کتاب کفش های ایتالیایی
کتاب کفش های ایتالیایی کتاب کفش های ایتالیایی

کتاب کفش های ایتالیایی

دانلود با لینک مستقیم 0 0
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
کتاب کفش های ایتالیایی
نویسنده
هنینگ مانکل
ژانر
کارآگاهی
ملیت
خارجی
ویراستار
رمان بوک
تعداد صفحه
361 صفحه
اگر نویسنده یا مالک 'کتاب کفش های ایتالیایی' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود کتاب کفش های ایتالیایی نوشته نویسنده هنینگ مانکل pdf بدون سانسور

عنوان اثر: کفش های ایتالیایی

پدید آورنده: هنینگ مانکل

زبان نگارش: فارسی

سال نخستین انتشار: آبان 1404

شمارگان صفحات : 361

معرفی کتاب کفش های ایتالیایی

کتاب کفش های ایتالیایی، رمانی نوشته ی هنینگ مانکل است که اولین بار در سال 2006 انتشار یافت. سال ها پیش، اشتباهی بزرگ باعث شد که زندگی فردریک ولین به عنوان یک جراح کاملا دگرگون شود و دیگر به وضعیت سابق بازنگردد. ولین در جزیره ای کوچک زندگی می کند که در ماه های طولانی زمستان، تماما با برف احاطه شده است. او آنقدر احساس سردرگمی و استیصال می کند که هر صبح، شکافی در یخ ها به وجود می آورد و وارد آب های منجمدکننده می شود تا به خود یادآوری کند که هنوز زنده است. خاطرات آن اشتباه بزرگ دست از سر فردریک برنمی دارند؛ اشتباهی که او را به این جزیره کشاند و زندگی اش به عنوان جراحی موفق را به پایان رساند. اما فردریک پس از یک آشنایی غیرمنتظره، سفری عجیب و تأثیرگذار را آغاز می کند. رمان کفش های ایتالیایی، نشان دهنده ی بلوغ توانایی های مانکل به عنوان یک رمان نویس است.

خلاصه کتاب کفش های ایتالیایی

کل شب باد می‌آمد. نتوانستم خوب بخوابم، دراز کشیده بودم و به صدای دریا گوش می‌کردم. طوفان از شمال شرق شروع شده بود. صدای جریان هوا بین دیوارها را می‌شنیدم. این‌ها را صبح بعد در سررسیدم نوشتم. نمی‌دانم ماجرای آمدن هریت را هم نوشتم یا نه.

در ذهنم بارها و بارها چیزی را که خوانده بودم مرور کردم. سرطان معده داشت. توده‌ی بدخیم گسترش یافته بود. با سیتوتوکسین فقط می‌شد کمی جلوی رشدش را گرفت. در این موارد جراحی هم چاره‌ساز نبود. دوازدهم فوریه نوبت دکتر داشت.

هنوز به اندازه‌ی کافی اطلاعات پزشکی‌ام را حفظ کرده بودم که از این چیزها سر دربیاورم. هریت به زودی می‌مرد. درمان‌ها تا به حال جواب نداده بود. از این به بعد هم نمی‌شد با دارو زندگی‌اش را طولانی‌تر کرد. به مرحله‌ی آخر رسیده بود، یا به اصطلاح دکترها مرحله‌ی مراقبت تسکینی. مرحله‌ای که دیگر درمانی وجود ندارد، فقط تا جایی که می‌شود باید درد را تسکین داد.

همان‌طور که در تاریکی دراز کشیده بودم، این افکار به ذهنم هجوم می‌آورد: هریت قرار بود بمیرد نه من. گناه اصلی را من مرتکب شده بودم، اما این هریت بود که داشت تقاص پس می‌داد. من به خدا اعتقاد ندارم. بجز سال‌های اول دانشجویی‌ام، هیچ‌وقت تحت تأثیر اعتقادات مذهبی نبوده‌ام. نه با فرشتگان ملاقات کرده‌ام، نه صدایی درونی مرا به ایمان آوردن و زانو زدن فراخوانده. اما حالا می‌گویم خدا را شکر که خطری تهدیدم نمی‌کند.

تقریباً هیچ نخوابیدم. دوبار برای توالت رفتن بلند شدم و هربار پشت در اتاق هریت ایستادم ببینم صدایی می‌شنوم یا نه، او و مورچه‌ها خواب بودند.

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دیوان حافظ