دانلود رایگان رمان آمریکایی آرام اثر گراهام گرین
دانلود رمان آمریکایی آرام اثر گراهام گرین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
یک روزنامهنویس انگلیسی به نام فاولر که نقش نظارهگر آسانطلب و بی غم را ایفا میکند؛ فوئنگ، معشوقه زیبای ویتنامی وی؛ آلدن پایل، جوان آمریکایی اهل بوستون که او را به میدان جنگ کشانیدهاند و رستگاری جهان را به پذیرش نهادهای شگفت دموکراسی آمریکایی وابسته میداند، چهره های اصلی این رمان اند. از خصوصیات دیگه آثار گرین، موفقیتش در ساختن فضاهای سیاسی- پلیسی است. گرین به یقین یکی از سیاسی نویس ترین نویسندگان غرب بوده و هست. چرا که در همۀ رمان هایی که نوشته، شخصیت اصلی ارتباطی مهم با کانون «قدرت» دارد.
خلاصه آمریکایی آرام
نخستین بار که پایل و فوئونگ یکدیگر را دیدند در هتل کنتینانتال شاید در حدود دو ماه پس از ورود پایل بود تازه تاريك شده بود و هـوا هنوز موقتاً پس از غروب آفتاب خنك بود. در دکه های کنار کوچه ها شمع ها روشن شده بود در هتل از سر میزهائی که فرانسوی ها سرگرم بازی «هشتاد و يك بودند صدای غلتیدن طاس ها به گوش میخورد. دختران با شلوارهای سفید ابریشمی، با دوچرخه از خیابان کاتینا به سوی خانه هایشان میرفتند فوئونگ گیلاسی آب پرتغال در دست داشت و من نوشیدنی مینوشیدم. چیزی نمیگفتیم
خشنود بودیم که با هم هستیم. پایل با احتیاط از آن سوی سرسرا به این طرف آمد. او و فوئونگ را به هم معرفی کردم پایل عادت داشت چنان به هر دختر خیره شود که گوئی تا کنون دختری دیگر ندیده است و بعد سرخ میشد. گفت: «فکر کردم شما و خانم هم اگر میل داشته باشید میتوانید تشریف بیاورید سر میز ما یکی از وابسته های سفارت هم…» وابسته اقتصادی آمریکا بود از بالای ایوان لبخند گرم و بزرگ و پرمهر و مطمئنی نثارمان کرد _مثل آدمی که میداند دوستانش را از دست نخواهد داد زیرا به عطری که زیر بغلش میزند اعتماد
دارد. چند بار شنیدم جو خطابش میکنند اما هرگز نتوانستم نام خانوادگیش را یاد بگیرم. با سرو صدا و تظاهر شروع کرد به عقب و جلو کشیدن صندلیها و صدا کردن پیشخدمت. البته تنها نتیجه ای که ممکن بود در هتل کنتینانتال از این همه فعالیت حاصل شود. رو به من کرد و گفت: حدس نمیزدم اینجا باشی، فاولر. منتظر بر و بچه هائی هستیم که قرار است از هانوی برگردند. ظاهراً نبرد شدیدی بوده. چطور تو با آنها نبودی؟» جواب دادم برای اینکه خسته شدم که برای شرکت در کنفرانس مطبوعاتی چهار ساعت با هواپیما پرواز کنم.»