رمان قرمز، سفید و آبی سلطنتی
عنوان | رمان قرمز، سفید و آبی سلطنتی |
نویسنده | کیسی مک کوئیستون |
ژانر | عاشقانه، داستانی |
تعداد صفحه | 598 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان قرمز، سفید و آبی سلطنتی اثر کیسی مک کوئیستون به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
الکس کلارمونت دیاز پسر اولین رئیس جمهور زن آمریکا است که برای نامزدی مجدد در سال ۲۰۲۰ آماده میشود. پس از حادثه ای در یک مراسم ازدواج سلطنتی، الکس مجبور میشود با شاهزاده هنری انگلیس دوست شود، تا از تبدیل شدن به آن جلوگیری کند. یک بحران دیپلماتیک و رسانهای تمام عیار که حواس او را از نامزدی انتخاباتی مادرش پرت میکرد. در حالی که تلاش در ابتدا برای کنترل آسیب است، در واقع این دو با هم دوست میشوند. آنها باید این را با مواضع خود در صحنه جهانی تطبیق دهند، در حالی که سعی میکنند انتخاب مجدد مادرش را به خطر نیندازند …
خلاصه رمان قرمز، سفید و آبی سلطنتی
راه استودیو برای مصاحبه پر از دستانداز اما خوشبختانه کوتاه است. احتمالاً باید برخی از حالت تهوع خود را به گردن اعصابش بیندازد اما تصمیم میگیرد همه چیز را به صبحانه وحشتناک امروزصبح ربط دهد. کدام کشور آشغالی برای صبحانه نان تست و لوبیای چشم بلبلی می خورد؟ او نمیتواند تصمیم بگیرد که به رگ و ریشه مکزیکی یا تگزاسیاش بیشتر برخورده. هنری در کنار او مینشیند در حالیکه در ابری از خدمه و استایلیست احاطه شده است. یکی موهایش را با یک شانه دندانه ظریف تنظیم میکند. یکی برایش یک دفترچه یادداشت از نکات صحبت نگه میدارد یکی یقه اش را صاف میکند. شان از صندلی مسافر،
قرص زرد رنگی را از بطری بیرون میآورد و آن را به هنری میدهد، و هنری به راحتی آن را در دهانش فرو میبرد و بدون آب میبلعد. الكس تصميم میگیرد که نمیخواهد یا نیازی به دانستن ندارد. زنجیره اتومبیلها جلوی استودیو میایستد و وقتی در باز میشود خط عکس وعده داده شده و پرستش کنندگان سلطنتی سنگر گرفته جلویشان هستند. هنری برمیگردد و به او نگاه میکند و کمی دهن کجی اطراف دهان و چشمانش وجود دارد. شان خم میشود و با لمس هدستش به الکس میگوید “اول شاهزاده میره بعد شما.” الکس یک نفس میکشد، دو نفس، و لبخند مگاواتی، جذابیت تمام آمریکایی اش را بر چهره مینشاند.
الکس در حالی که عینک آفتابی اش را میپوشد چشمک میزند، و میگوید:”برو، اعلیحضرت. طرفدارات منتظرتن.” هنری گلویش را صاف بدنش را ریلکس میکند و بیرون میرود و برای جمعیت دست تکان میدهد دوربینها فلاش میزنند عکاسان فریاد میزنند. یک دختر مو آبی در میان جمعیت پوستر دست سازی را بلند میکند که با حروف بزرگ و پر زرق و برق نوشته شده است، “وارد من شو شاهزاده هنری!” حدود پنج ثانیه تابلو را نگه میدارد تا اینکه یکی از اعضای تیم امنیتی آن را به نزدیکترین سطل زباله میاندازد. الكس بعد از آن بیرون میآید در کنار هنری میرود و یک دستش را روی شانههایش پرتاب میکند …
- انتشار : 13/06/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403