رمان زندگی غیر مشترک
عنوان | رمان زندگی غیر مشترک |
نویسنده | سروناز روحی (دختر خورشید) |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 913 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان زندگی غیر مشترک اثر سروناز روحی (دختر خورشید) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
بلوط و ونداد دخترعمو پسرعمو هستند، در بچگی بخاطر اینکه ونداد، بلوط را داخل حوض انداخته پدر بلوط عصبانی شده و در گوش ونداد میزند که باعث لکنت زبان او میشود! همین مسئله موجب قهر والدین شده تا به امروز که بیست سال گذشته، حالا پدر بزرگشان (میر هوشنگ وارسته) فوت کرده و …
خلاصه رمان زندگی غیرمشترک
بلوط با شوق وافری گفت: ظهر شروین بهم زنگ زد… گفت که بازم بابابا حرف بزنم.. ساره اخم کرد و گفت: واقعا حاضری باهاش ازدواج کنی؟ بلوط معلومه.. کی بهتراز اون.. ساره با حرص گفت: احمق جون.. یه لات خیابونی که به زور دیپلم گرفته اصلا ارزش فکر کردن داره؟ چه برسه به اینکه تو بخوای حتی به پیشنهادش جواب مثبت بدی… و دستش را روی پیشانی بلوط گذاشت و گفت: باور کن تب داری… بلوط لبخندی زد و گفت: اما من ازش خوشم میاد… پولداره… خوش تیپه… ساره با تاسف سری تکان داد و گفت: یه نگاهی
به خودت بنداز… یه نگاهم به شروین هیچ تناسب و سنخیتی با هم ندارین.. نه از نظر خانوادگی نه از نظر تحصیلات.. نه از نظر قیافه.. بلوط تند گفت: ولی اون خیلی خوش تیپه. ساره خواست حرفی بزند که هاتف و برنا وارد اتاق شدند. هاتف با لبخند گفت: خوب با هم خلوت میکنید ها… مردیم از گرسنگی… تشریف بیارید شام… بلوط از جا برخاست دلش نمیخواست حرف های ساره را بی جواب بگذارد اما جلوی برنا درست نبود از دوست پسرش دفاع کند. انقدر از دست ساره کفری و کلافه بود که بعد از شام تمام
مدت را در اشپزخانه به کمک مادرش این سو و آن سو میرفت. او از شروین خوشش میآمد و هیچ کس نمیتوانست او را از این تصمیم منصرف کند. ساره حسودی اش میشد.. یعنی غیر از این نبود. حتی چند باری که او را با خود به مغازه برده بود و خرید کرده بودند نگاه های ساره به شروین معنی دار بود. حالا درک میکرد که ساره چرا اینقدر ساز مخالف میزند… با احساس حسودی نیم نگاه هم به ساره نمیانداخت درست بود که سه چهار سال از او بزرگتر بود اما حق نداشت در زندگی اش دخالت کند. حتی وقتی او به …
- انتشار : 22/09/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
قشنگ بود