دانلود رایگان رمان سیاوش اثر بهنام رستاقی
دانلود رمان سیاوش از بهنام رستاقی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
گذشته آیینه ای است که میبینم تمام خاطراتم را ، خاطرات خوب وزیبایی که مثل قاب عکس خالی مادر شعله ور گشتند ، عکس ها سوختند ، من به زیر این همه آوار جان کندم ، آواری از عکس های یادگاری و روزهای خیالی ، مادر رفت ، من ماندم و عکس هایی که بوی خاکستر تار و پودش بود ، روزها سوختند ولیکن من ققنوس وار ازدل آتش بُرون رفتم ، داستان سیاوش که به دلایلی به زندان رفته و اکنون بعد از شش سال آزاد شده و به دنبال انتقام و …
خلاصه رمان سیاوش
شالگردن معطری داشت بوی مهربانی می داد بوی عشق های قدیمی … یادم است می گفت مادرت برایم بافته بود آری … بوی پاییز و بوی دلتنگی … روز های دور از معشوق … بوی دلتنگی بوی خاموشی … بوی روز های قشنگ می داد … اکنون بوی اشک های نیمه شب دارد …
از دست هایم خون میچکد هر روز ، ابروان درهم… سینه از کینه پر و لبریز … نفرتی از خاطرات خوب ،اشک های بارانی … ابرهای پاییزی … بغض های بی تردید ، همه از آینه ی ترسان … میترسند
جاده ای طولانی است که مبدا اش گذشته و مصد اش جهنمی عظیم می باشد … من سیاوشی هستم که از آتش به اتش میرود آری … من سیاوشی هستم که از دل آتش زنده بیرون آمده اما … آتشی سوزنده تر از نفرت و کینه … در وجودش شعله ور گشته که نامش انتقام من می باشد …
گویی در برابر صخره ای عظیم ایستاده ام و سایه های خیالی بارها تکرار میکنند … انتقام … انتقام … انتقام …
و هر بار صدای انعکاس دردآلودشان به گوش من ضربه می زنند …