رمان تونل خوشبختی

دانلود رمان تونل خوشبختی اثر نسترن قره باغی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

رمان راجب سه دختری است که یازده ساله باهم دوست هستند و برای ادامه تحصیل و دکتر شدند به شیراز می‌روند، اما متوجه می‌شوند که کنار خوابگاهشان یه خوابگاه پسرانه هم وجود دارد، طی اتفاقاتی با سه تا پسر برخورد می‌کنند که در خوابگاه بغلی ساکن هستند هر کدام از این اکیپا سر مسایلی کنجکاو می‌شوند به پشت خوابگاه نگاهی بیاندازن، همین کنجکاوی باعث باز شدن پایشان یه تونلی می‌شود! تونلی که یک سرش این شش نفر ایستادن و در سر دیگرش …

خلاصه رمان تونل خوشبختی

“رونیکا” روی تخت دراز کشیده بودم و به گیس و گیس کشی بچه ها نگاه می‌کردم، ولی حواسم اصلا به اونا نبود.. اصلا نمی‌دونم برا چی دعوا می‌کنن فکرم مشغول رادوین بود. اخه برا چی من باید این پسر رو خواب ببینم… اونم نه یه بار و دو بار… الان چند ماه که این خواب و می‌بینم. منم و دو تا بچه‌، یه تاب، بعد مردی که میاد و دختر و میبره… اینکه اون دختر منم و اون مردم بابامه برام روشن بود اما اون پسر… چند روزی بود که به صورت رادوین میخ می‌شدم… حدس می‌زدم که پسر تو خوابم رادوین باشه ولی وقتی عکس شو

دیدم مطمعن شدم… یعنی چی؟؟ من کاملا گیج شدم!! با افتادن پگاه رو شکمم مثل فنر سیخ شدم. _چته وحشی دلم.. پگاه: داری به کدوم بدبخت فلک زده ای فکر میکنی که رفتی تو حالت بی صدا… +عمت… پگاه: بی تربیت عمم خودش شوهر داره، از اولم من به تو شک داشتم می‌دونستم رو عمم نظر داری. _کم زرت و زارت کن پاشو کمرم شیکست. پگاه از روم بلند شد نشد این ارام گاو افتاد روم… که دوباره سیخ شدم… _تو دیگه چته الاغ.. کمرم.. ارام: پگاه گفت داشتی به کدوم بدبخت فلک زده ای فکر می‌کنی که رفتی تو حالت بی

صدا. _به داداشت.. اوه اوه چی گفتم.. پگاه با هر چه ارامش تمام تر (چی گفتم) اومد بالا سرم و اون نیمچه موی که داشتم رو پیچید دور دستش.. اروم خم شد و کنار گوشم گفت. پگاه: چی گفتی نشنیدم داشتی به کی فکر می‌کردی؟ از ترس اینکه اون دو تا شیویدی که رو سرم رو بکنه گفتم به خدا داشتم به رادوین فکر می‌کردم. پگاه موهامو ول کرد و ارامم از روم بلند شد. بعد هر دو زل زدن به من… _ها چیه؟؟ ارام: رونی میفهمی داری چی میگی؟ یه چی بگو که با عقل جور در بیاد… اخه تو برا چی به رادوین فکر می‌کنی؟؟ …