رمان واهمه

عنوانرمان واهمه (نگارش جدید)
نویسندهفاطمه خاوریان
ژانرعاشقانه , کل کلی
تعداد صفحه1603
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان واهمه اثر فاطمه خاوریان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

برای شما در بهترین سایت رمان داستان عاشقانه و مهیجی گرداوردی نموده ایم از دختری به نام هدیه که چند سال برای نریمان پنهانی صبر کرد و طاقتش تمام میشود و با درگیری هایی که پیدا میکنند از سر لج و لجبازی به خواستگاری پسر عموی نریمان، حسام جواب مثبت می دهد، حسامی که بخاطر مادرش عشق به خواهر نریمان (دنیا) را در دلش سرکوب کرده و به خواستگاری سنتی رفته و مراسم نامزدی هم گرفته است ، حسامی که وقتی میفهمد نزدیکترین آدمای زندگی اش او را بازیچه بچه بازی های خودشان کرده اند نقشه ای برایشان میچیند …

خلاصه رمان واهمه

توپ که سمتش پرت میشود با خنده بالا میپرد و ساعد محکمی میزند … توپ سمت حسام می رود و چشمهای پر از اشتیاق دنیا روی قد و بالای حسام می ماند … جمعه بود و همه توی باغ دور هم جمع بودند … حسام توپ را سمت نریمان پرت میکند اما نریمان تمام حواسش به تلفن همراهش است و پیام مخاطبی که بد عزیز است … توپ که جلوی پاهایش می افتد سرش بالا می آید و حسام چپ چپ نگاهش میکند: آقای والیبالیست … آدم وسط بازی گوشی چک میکنه … از خواهرت یاد بگیر جمعه ها گوشی و میزاره کنار!

دنیا میخندد و نریمان گوشی را توی جیب شلوارش سر میدهد: واجب بود داداش… بریم!خم میشود و توپ را از روی زمین برمیدارد که زنگ خانه میخورد… حسام سمت در میرود و نریمان توپ را چند بار پشت هم روی زمین میزند… دنیا جلو میرود: چیزی شده؟ تو همی! نریمان همان طور که مشغول توپ است بی حوصله لب میزند: نه فقط نمیدونم شما دخترا چرا این قدر به غر زدن علاقه دارید! …

دنیا میخواهد حرفی بزند که صدای سلام گفتن هدیه را میشنود… گیج و متعجب برمیگردد و با دیدنش جلو میرود: سلام… تو اینجا چی کار میکنی خل؟ نریمان همپر اخم از همان عقب سری تکان میدهد و توی آلاچیق می نشیند… حسام که سمت کلبه ی چوبی اش میرود هدیه میخندد: بابا علی رفت سرکار… من موندم و یه خونه ی سوت و کور… اون گوشی کوفتیتم که جواب نمیدی… داداشتم که فقط اخم و نازش به ما میرسه… دیگه اومدم خدمتتون! دنیا برمیگردد و نگاهی گذرابه نریمان می اندازد: چشه باز؟ مجبوری این قدر غر بزنی سرش …

خب حالا اروم… نمیخوای همه بفهمن که من یه صنمی دارم با داداش جونت هوم …

دیدگاه کاربران درباره رمان واهمه
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
الهه
الهه
1 سال قبل

سلام رمان خوبی بود ارزش یکبار خوندنو داره

ف.اس
ف.اس
2 سال قبل

عالی بود.لذت بردم از قلم و توصیفات نویسنده