کتاب چگونه باور درست و مثبت بسازیم؟
عنوان | کتاب چگونه باور درست و مثبت بسازیم؟ |
نویسنده | جول اوستین |
ژانر | روانشناسی، فلسفی، موفقیت |
تعداد صفحه | 46 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب چگونه باور درست و مثبت بسازیم؟ اثر جول اوستین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
یک باوری وجود دارد که مدام در ذهن ما تکرار میشود و این باور به ما میگوید که ما چه کسی هستیم. مشکل بعضی افراد این است که این باور موجود در ذهن آن ها منفی است و آنقدر در ذهنشان تکرار شده است که دیگر متوجه آن نمیشوند. یک چیزی مدام به آن ها میگوید که: «تو جذاب نیستی، با استعداد نیستی، شخصیت خوبی نداری، اشتباهات زیادی مرتکب شده ای» و متعجب هستند که چرا احساس خوبی نسبت به خودشان ندارند. نمی دانند که به خاطر باورشان است. رمز موفقیت این است که: باورهای گذشته را پاک کنید و باورهای جدیدی جایگزین کنید …
خلاصه کتاب چگونه باور درست و مثبت بسازیم؟
خانم ها هیچوقت به همسرتان نگویید که شما جذاب نیستید. هیچوقت خودتان را جلوی آن ها کوچک نکنید. او به خاطر اینکه شما جذاب نیستید با شما ازدواج نکرد او با شما ازدواج کرد چون زیبایی های شما را دید. شاید خودتان هنوز آن ها را ندیده باشید اما وقتی به او می گویید که احساس جذابیت نمیکنید و فکر میکنید که خوب به نظر نمیرسید باعث میشود که او را از خود دور میکنید و آخرین چیزی که از او میخواهید این است که با شما موافقت کند. چه میشود اگر بگوید بله درست میگویی تو زشت هستی؟ مطمئنا جنگ جهانی سوم آغاز می شود! شما ممکن است
فکر کنید که زیبا نیستید اما از همین الان باید فکر کنید که زیبا هستید طوری رفتارکنید که واقعا زیبا هستید طوری لباس بپوشید که واقعا زیبا هستید. شما قبل از اینکه در ظاهر احساس زیبایی کنید باید در درونتان احساس زیبایی داشته باشید هر احساسی نسبت به خودتان داشته باشید همانطور با خودتان رفتار میکنید. اگر احساس جذابیت نکنید، پیام هایی را به بخش ناخودآگاه مغز میفرستید که میگوید من جذاب نیستم. اگر حس ترس، بیلیاقتی یا بی استعدادی دارید هر جا که بروید آنها خود را نشان می دهند. ممکن است در شخصیت تان، زبان بدن تان یا وضعیت ایستادن
تان خودشان را نشان دهند. دیگران بر اساس حسی که به آن ها منتقل می کنید با شما رفتار میکنند. یک بار با خانمی ملاقات کرده بودم این را در کمال احترام می گویم که او خیلی جذاب نبود خیلی ظاهر زیبایی نداشت اما باطن فوق العاده ای داشت. او مغرور نبود اما اعتماد به نفس خوبی داشت. او می دانست که آفریده خداوند است او می دانست که تاج رحمت خداوند بر سر او قرار دارد. او ممکن بود معمولی به نظر برسد اما احساس فوق العاده ای نسبت به خودش داشت. او با خودش شاهانه رفتار می کرد طوری لباس میپوشید که انگار میخواهد روی سن راه برود …
- انتشار : 21/04/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403