رمان هیزم‌های خیس

عنوانرمان هیزم‌های خیس
نویسندهکریستینا بیکر کلاین
ژانردرام، داستان نوجوانان
تعداد صفحه287
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان هیزم‌های خیس اثر کریستینا بیکر کلاین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

مالی حدوداً یازده سال دارد. او دختر گوشه‌گیر و درون‌ گرایی است که به راحتی نمی‌تواند با مادر و پدرخوانده‌ اش ارتباط برقرار کند و تنها یک دوست دارد. یک بار کتابی را بدون اجازه از کتابخانه برمی‌دارد؛ او پیش خودش فکر می‌کند که کسی به یک کتاب کهنه و قدیمی نیازی ندارد اما وقتی دزدی‌اش لو می‌رود، موظف می‌شود مدتی خدمتکار پیرزنی به نام ویوین شود و در کارهای منزلش به او کمک کند مولی در طی رفت‌و‌آمدش به خانه‌ ویوین به او وابسته می‌شود و ویوین نگاه مالی را به زندگی تغییر می‌دهد. او سرگذشت دختر مو قرمزی به نام نیو را تعریف می‌کند که خانواده‌اش را در آتش‌سوزی از دست داده و حالا سوار بر قطار یتیمان به سوی سرنوشت نامعلومش پیش می‌رود …

دانلود رمان هیزم‌های خیس

مالی و دوستانش طی هفته‌ی گذشته سر کلاس مطالعات اجتماعی درباره‌ سرخپوست‌های واباناکی مطالعه کرده‌اند. برای اولین بار بعد از آمدن به مدرسه متوسطه‌ی اسپروس هاربر مالی کمی علاقه مند شده است. به هر حال این کار مطمئناً از نمودار کشیدن برای جمله‌ها در کلاس زبانشناسی بهتر است. مالی از قبل می‌دانست واباناکی یعنی مردم سرزمین خورشید. چون آن‌ها در نقطه‌ای از قاره‌ی آمریکا زندگی می‌کنند که نورخورشید اول از همه به آنجا می‌رسد اما آقای رید چیزهایی به آنها می‌گفت که او نمی‌دانست مثلاً اینکه واباناکی در واقع کنفدراسیونی متشکل از پنج قبیله است شامل پینابسکُت‌‌ ها قبیله‌ی خود مالی که

نزدیک سواحل شمالی اقیانوس اطلس زندگی می‌کردند. هفته‌ی قبل به عنوان گردش علمی به موزه ی آبی رفته بودند که مربوط به فرهنگ آمریکایی‌های بومی‌ هاربربار است. مالی خودش را با سبدهای پینابسکُتی که از حصیر و پوست درخت‌های توس و زبان گنجشک ساخته شده بودند سرگرم کرد. این هفته آقای رید درباره‌ی آخرین پروژه‌ی ترمشان توضیح می‌دهد که یک سوم نمره پایان ترمشان است او می‌گوید: کوله کشی… همه یادشون میاد کوله کشی چیه؟ مالی چیزهایی را که درباره‌ی کوله کشی در موزه‌ی آبی یاد گرفته است به یاد دارد اما دستش را بلند نمی‌کند. با این حال، آقای رید صدایش می‌زند. مالی؟

مالی آه می‌کشد، اما به حرف می‌آید. خُب، زمان‌های قدیم واباناکی‌ها مجبور بودن قایق‌ها و هر چیز دیگه‌ای رو که داشتن روی کولشون از این رودخونه به اون رودخونه ببرن. وقتی به آخر به دریاچه یا رودخونه یا هرچی می‌ رسیدن مجبور بودن هر چیزی رو که دارن جمع کنن و بذارن روی دوششون. آقای رید سر تکان می‌دهد «ممنون ،مالی خُب اگه بدونین که باید کوله کشی کنین به باری که باید ببندین خوب فکر می‌کنین؛ درسته؟ باید سبک سفر کنین؛ چیزهایی رو که ضروری‌ان برمی‌دارین؛ چیزهایی که بدون اون‌ها نمی‌تونین زندگی کنین و بقیه‌ی چیزها رو جا می‌ذارین. مالی دستی به گردن بندش می‌کشد. برای این پروژه ازتون می‌خوام …

دانلود رمان هیزم‌های خیس
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان هیزم‌های خیس
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها