رمان خمیر ترش

دانلود رمان خمیر ترش اثر رابین اسلوان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

«لوییس کلری» مهندس نرم افزار در یک شرکت رباتیک بلندپرواز در «سان فرانسیسکو» است. لوییس درمی‌یابد که غذافروشی مورد علاقه‌اش قرار است که برای همیشه بسته شود، چرا که صاحبان آن، «بیورگ» و «چیمن»، مجبور شده اند به خاطر مشکلاتی در رابطه با ویزا، به سرعت شهر را ترک کنند. آن‌ها پیش از رفتن، چند دستور پخت خود را به او می‌دهند. طولی نمی‌کشد که تمام توجه لوییس به پخت نان، ساختن بهترین فر ممکن، و درنهایت حضور در یک فروشگاه غذایی جدید و اسرارآمیز معطوف می‌شود. فروشگاهی که هدفش تغییر عادت‌های غذایی افراد است. او حتی تصمیم می‌گیرد که یک بازوی رباتیک از شرکت خریداری کند تا کار پخت نان‌ها را بهتر و سریعتر انجام بدهد …

خلاصه رمان خمیر ترش

مأموریت سرآشپز کیت از درون من را میسوزاند. سوختنی آشنا بود. تحملم را از دست دادم و زمان بندی‌ها از دستم خارج شد. برای تولید نان به اندازه مورد نیاز او، یا باید ساعت سه صبح بیدار میشدم و دوتا دوتا نان‌ها را میپختم که در عرض چهار ساعت تمام شوند یا باید فر بزرگ تری می‌داشتم. اورت بروم، وسط کتاب روح خمیرترش، در یک ستون فرعی اشاره‌ای کرده بود به رضایت‌‌خاطر عمیقی که از ساختن تنور سنگی شخصی نصیبمان میشود نوشته بود: بررسی کامل تمام گزینه‌های ملاحظات طراحی در محدوده این کتاب نیست اما میتوانید از گروه‌های‌اجتماعی راهنمای آنلاین در سایت گلوبال گلوتن کمک بگیرید. مجموعه‌ای از تالارهای گفتو گو گلوبال گلوتن را به وجود آورده‌اند که

این تالارها را یک جور شخصیتی دور هم جمع کرده بود که از وجودش خبر هم نداشتم: کربوهیدرات خنثی. آن‌ها درباره نسبت ترکیب با آب، سطح pH و دمای خمیر با هم گفت وگو می‌کردند. دستور پخت غذاها را با هم معامله و مخمرهایشان را با هم معاوضه می‌کردند. و همانطوری که بروم قول داده بود آن‌ها در یک زیرگروه وابسته به طراحی و ساخت تنورهای زیبای سنگی با سوخت چوب همکاری می‌‌کردند. در اینجا کربوهای خنثی نقشه‌هایشان را به اشتراک گذاشته بودند. تنورهایی که ساخته بودند، فوق‌ العاده زیبا، دارای ویژگی‌های هنر معماری و مثل نسخه کوچک شده و مینیاتوری از معماری کلیساهای بیزانس بودند. برای هر طرح، منحنی گرمای متناظری گذاشته بودند که،

تا هشتصد درجه یا بیشتر تنظیم میشد و بعداز چند ساعت دمایش پایین می‌آمد. کربوهای خنثی از طراحی این منحنی‌ها بسیار ذوق زده بودند. بیش از چندنوار پیغام به بالای صفحه گروه متصل نبود؛ ارجاع‌های دائمی. یکی از آن‌ها مربوط به شش سال پیش بود که حاوی هفتاد و نه صفحه یادداشت بود تیتر مطلب به این صورت بود: آون توسترهای دویست دلاری جی استیو (ورژن شش). توی اینترنت گشتم. عکس هایی پیدا کردم که در حیاط پشتی خانه‌ای گرفته شده بود و احتمال می‌رفت مربوط به خانه جی استیو باشد. چمن‌ها زرد و تنک بودند دورش حصار توری داشت و یک ظرف غذای پلاستیکی سگ هم آنجا بود و یک تنور هم داشت که نه زیبا بود و نه معماری‌اش بیزانسی بود …