دانلود رایگان رمان لاوین اثر زهرا اسماعیل زاده
دانلود رمان لاوین اثر زهرا اسماعیل زاده به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
مرد نهفته کیست؟ او در محله پایین شهر تهران طبق قوانین پدرش حاج مرتضی است اما شیفته دختریست، دختری که او را با گذر از افراد محله و خانواده سخت گیرش زیر نظر خود دارد؛ اما چگونه؟ مگر میشود؟ حاج مرتضی متوجهی پنهان کاری پسرش میشود و تصمیم سختی را پیش رویش میگذارد. تصمیم حاج مرتضی برای تک پسرش چیست؟ …
خلاصه رمان لاوین
آتش دستی بر روی پیراهن خوش دوختی که بر تن داشت میکشد و آستینهایش را کمی تا آرنجش تا میزند و چشمانش را برای لحظه ای میببند و تصویر دخترک جلویش نقش میبندد که با چشمان رنگی اش از او دلبری میکند چشمانش را باز میکند و از طریق آینهی روبه رویش مات لبخند غیر قابل کنترل روی لبهایش میشود، دخترک با او چه کرده که حال مانند دیوانه ای شده است. دیوانه ای عاشق؟! از اتاقش که حال با آمدن لاوین مشترک شده است خارج میشود آرام رو به رویش میایستد و میگوید: زن داداش صدات میزد داداش. آتش تای آبروی پرپشتش بالا میرود و لب میزند:
کجاست؟ آرام با شیطنتی که از چشمان آتش هم دور نماند به آشپزخانه اشاره میزند و آتش بیمکث خود را به آشپزخانه میرساند و نگاهش بر روی جثهی ریز دخترک مینشیند که با فاصلهی کمی روبه روی گاز ایستاده است و کتری میجوشد؛ اما لاوین نیز انگار حواسش جای دیگریست آتش جلو میرود و صدایش میزند: لاوين؟ لاوین که در افکارش غرق شده است جوابش را نمیدهد و این بار آتش دستانش را روبه روی صورت دخترک تکان میدهد و لاوین ترسیده تکانی میخورد و دستش بر روی فلز داغ زیر کتری مینشیند؛ با کشیدن دستش سوزش تا مغز و استخوانش میرود و چشمانش را
حالهای از اشک میپوشاند آتش که نیز هول کرده است دست لاوین که پوست روشنی را پوشانده را در بین دستان بزرگ و برنزهی خود میگیرد و در همان حال بر روی تن دخترک خم شده فریزر را باز میکند و تکه یخی را به زحمت در میآورد و در همان حال صدای بلند آرام میپیچد: آره بابا جان الان لاوین سفره رو میچینه. لاوین هراسیده انگشتانش را از دستان تبدار آتش بیرون میکشد؛ با صدای آرام هر دو بر میگردند: وای! زن داداش گفتم صبحانه آماده کنی نه این که بیای و با داداشم خلوت کنی! لاوین از شدت شرم سر پایین میاندازد و از استرس و خجالتی که به او فشار آورده بودند …