دانلود رایگان رمان الف اثر پائولو كوئلیو
دانلود رمان الف اثر پائولو كوئلیو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
“الف” که یکی از خصوصی ترین رمان های “پائولو کوئیلو” به حساب می آید، یک سفر شگفت انگیز و شایان توجه از کشفیات درونی است. همچون شخصیت اصلی اش در رمان دوست داشتنی “کیمیاگر”، در “الف” هم “پائولو کوئیلو” با بحران عظیم ایمانی رو به روست. همچنان که او مسیر معنوی و روحی جدیدی را می طلبد و خواهان نو شدن و رشد است، متوجه می شود که تنها گزینه ی حقیقی که پیش روی اوست، شروعی دوباره است. آغازی جدید با سفر کردن، تجربه کردن و برقراری پیوندی مجدد با افراد و مناظر اطرافش.
او این سفر معنوی را با طولانی ترین خط آهن جهان یعنی خط آهن سیبری در پیش می گیرد و آفریقا و اروپا و آسیا را با هدف نوسازی و بازیابی اشتیاق و انرژی خود در می نوردد. اما آنچه او انتظارش را نمی کشید، آشنایی با زنی است به نام هلال. هلال یک ویولونیست با استعداد است و همچنین زنی است که “پائولو کوئیلو” پانصد سال پیش دوستش داشته و …
خلاصه رمان الف
آه نه. دیگر حوصله ی مراسم دیگری را ندارم! آیین دیگری برای احضار نیروهای نامرئی در جهان مرئی! چه ربطی دارد به دنیای امروز ما ؟ فارغ التحصیل ها از دانشگاه که بیرون می آیند کار گیر نمیآورند مسنها بازنشسته می شوند و گرفتار یک لقمه ی نانند. آدم بزرگ ها که از نه صبح تا پنج بعد از ظهر جان می کنند تا خرج خانواده و تحصیل بچه هایشان را بدهند فرصتی برای رؤیاهایشان ندارند.
مدام با سر میخورند به چیزی که ما بهش میگوییم «واقعیت تلخ دنیا هیچ وقت به اندازهی حالا دچار تفرقه نبوده، با جنگ های مذهبی نسل کشی، بی احترامی به زمین بحرانهای اقتصادی، افسردگی، فقر … با مردمی که همه فکر میکنند راه حلی فوری برای حل حداقل یکی از مشکلات دنیا در چنته دارند هر چه هم جلوتر میرویم اوضاع تاریک تر به نظر می رسد. من اینجا چه می کنم؟ مشغول یافتن راهم در سنتی معنوی که ریشه در گذشته های از یاد رفته دارد و از «اکنون» و چالشهایش بسیار دور است؟ همراه جی.
که بهش میگویم استاد هر چند تازگی ها دچار تردید شده ام)، به سمت درخت مقدس بلوط قدم میزنم این درخت بیشتر از پانصد سال بی تفاوت، نظاره گر محنتهای نوع بشر بوده و تنها دغدغه اش، تسلیم برگهایش در زمستان و باززایش آنها در بهار. دیگر حال ندارم که درباره رابطه ام با جی مرشدم در سنت بنویسم …