رمان عشوه گر

رمان عشوه گر 1
عنوانرمان عشوه گر
نویسندهمریم پیروند
ژانرعاشقانه، انتقامی، اجتماعی
تعداد صفحه1715
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان عشوه گر اثر مریم پیروند

دانلود رمان عشوه گر اثر مریم پیروند به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

آوا زنی سی و دو ساله است که بخاطر گرفتن انتقام از همسر سابق خود و نامزدش، به برادر آن دختر که چهار سال از خودش کوچیکتر است، نزدیک می‌شود، و یزدان را درگیر عشق و احساس به خودش می‌کند! درست زمانی که یزدان عاشقانه شیفته‌ی آوا می‌شود، تصمیم به رها کردن او و خروج از کشور می‌گیرد که …

خلاصه رمان عشوه گر

بعد از شام همه‌ی لواشکا رو خوردم. خیلی چسبید دستم رو گذاشتم و شکمم که نگاه خیره آیهانو حس کردم. نگاهش بوی تهدید می‌داد اما من که کاری نکردم! بعد از اینکه یکم صحبت کردیم اقاجون مهمونی فرداشبو بهمون یاداوری کرد و به همه گفت آماده باشیم. بعد از کمی صحبت بابا اینا درباره کار بی حواس به خمیازه می‌کشم که زنعمو میگه: آیهان طنازو بردار برین بخوابین. با اینکه امروز رفتارش خیلی از دفعات قبلی باهام بهتر بود اما بازم از خوابیدن باهاش می‌ترسیدم. با تته پته گفتم: میشه ای… ایهان ت توی ات اتاق دیگه بخوابه؟ اقا جون با اخم میگه: لزومی نداره زنو مرد از هم جدا بخوابین؛

ایهان برید بخوابین طنازم دیگه خسته ست. با تته پته گفتم: اخه چیزه.. من.. اقاجون سریع میگه: حرف نشنوم. بلافاصله بلند میشه، به احترامش همه بلند میشن وقتی طرف اتاقش میره یعنی همه جا باید خاموشی بخوره و همه باید بخوابن. بابا به سمت ایهان میره و چیزی بهش میگه که می‌بینم آیهان با اطمینان چشماشو بازو بسته می‌کنه و با اخم چیزی میگه. به طرفم اومد. دستمو می‌گیره و رو به همه شب بخیر میگه. بعد با هم به سمت اتاق بالا رفتیم. وارد اتاق که میشیم میگه: که من تو اتاق دیگه بخوابم هان؟ با ترس میگم: نه یعنی… پوف کلافه ای می‌کشه و میگه: حیف نباید استرس بگیری وگرنه.‌.‌.

بقیه‌ی حرفشو می‌خوره و دستی تو موهای خوش حالتش می‌کشه. با بغض میگم: خب چی کار کنم؟ اجازه دادم اشکام بریزه بعد این همه بلاهایی که سرم آوردی انتظار داری شبا بیام پیشت بخوابم ها؟ کلافه میگه: خیل خب گریه نکن بگیر بخواب. می‌شینم رو تخت آرنجمو رو زانوم میذارم و دستامو روی صورتم اشکامو پاک میکنم تخت بالا پایین میشه چشمام و باز می‌کنم که متوجه میشم کنارم نشسته مثل همیشه با اخم میگه: میگم گریه نکن بخواب فردا باید زود بلند شی. با تعجب میگم: چرا؟ با اخم همیشگیش میگه: نشنیدی آقاجون گفت مهمونی داریم؟ می‌برمت آرایشگاه یکم به قیافت برسی …

قیمت : 24000 تومان
خرید و دانلود فوری
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان عشوه گر هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان عشوه گر

لطفا پس از مطالعه رمان عشوه گر نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
باقری
1 سال قبل

خیلی مزخرف و به دور از واقعیت بود و ارزش خوندن نداره

شیدا
1 سال قبل

سلام خیلی جالب بود کاش قسمت دو هم داشت که برگشت آتنا و عشق یوسف رو بازگو میکرد

کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک