رمان اوج غرور

دانلود رایگان رمان اوج غرور اثر هایده حائری

دانلود کتاب رمان اوج غرور اثر هایده حائری به صورت فایل PDF نسخه کامل قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویراستاری مجدد و لینک مستقیم رایگان

هناز که خانواده اش را در تصادف از دست داده. زن عمو و عمویش با حلیه گری و توطئه اموال او را بالا می کشند. مهناز برای گذراندن زندگی مجبوراست در کارگاه قالیبافی کارکند روزگارش را باسختی و رنج سپری می کند تا اینکه روزی سرنوشت پیرزنی ثروتمند و تنها را به این شهر می کشاند و پیر زن با دیدن مهناز و شنیدن سرگذشت تلخ او تصمیم میگیرد مهناز را بعنوان فرزند خوانده بگیرد و او را با خود به تهران می آورد …

خلاصه رمان اوج غرور

تصویر پدر در نظرش آمد که با حوصله گلدان های زیبای شمعدانی را آب می داد. آن روزها، رایحه خوش نعناع، ترخون و ریحان که در کاشته شده بود طراوت خاصی به حیاط باغچه روبرو می بخشید. در دو طرف باغچه، بوته های گل رز به طرز جالبی خودنمائی می کردند اما حالا… باغچه خشک شده با زمین خاکی هیچ فرقی نمی کرد. گلدان های بی شمعدانی، خالی بودن باغچه را بیشتر نمایان می کرد. حسرت تلنبار شده در سینه اش را با آهی

فرو داد و راه سرداب را در پیش کشید. کتری را روی چراغ گذاشت و تا جوش آمدن کتری، به گذشته اندیشید: مامان حالا چی کار کنم؟ از طرف دبیرستان برامون اردو گذاشتند. البته این اردو اجباری نیست. فقط برای آشنا شدن دخترهای دیپلمه با بعضی از کارهای هنریه، اگر نرم هیچ اشکالی نداره. مادر لحظه ای فکر کرد و پرسید: با چه جور هنرهایی آشنا میشید؟ کنار مادرش نشست و جواب داد: با کارهایی مثل خیاطی ، گلدوزی ، قلاب بافی

و قالی بافی. _از نظر من لازمه که به این اردو بری. _مامان، پس سفر به شمال چی میشه؟ خیلی دلم میخواد با شما بیام. _ما میریم و چند روزه بر میگردیم. انشاءالله یک فرصت دیگه تو رو به شمال میبریم، ولی چیزی که برای یه دختر لازمه و اهمیت داره همین کارهای هنریه که باید بلد باشه، حالا که این موقعیت برات پیش اومده تو باید به این اردو بری، مطمئنا نظر پدرت هم همین طوره. اگه یه دو روز سفرمون طول کشید برو پیش عموت، هرچی باشه اون غریبه نیست مواظبته تا ما برگردیم …