دانلود رایگان کتاب هر وقت کارم داشتی تلفن کن اثر ریموند کارور
دانلود کتاب هر وقت کارم داشتی تلفن کن اثر ریموند کارور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
کارور در کتاب «وقتی با من کار داشتی تلفن کن» 20داستان کوتاه را روایت می کند. «گفت: امشب دلم برای همه تنگ شده. برای تو هم دلم تنگ شده. خیلی وقت است که دلم برای تو تنگ شده. آنقدر دلم برایت تنگ شده که نگو، یک جورهایی گم شده ای، تو را از دست داده ام. تو دیگر مال من نیستی.»
داستان هر وقت کارم داشتی تلفن کن، مربوط به زن و شوهری با نام نانسی و دان می شود. آنها بعد از تمام شدن ماه ژوئن و تعطیلی مدارس تصمیم می گیرند که در تابستان خانه شان را اجاره دهند، تا مدتی را دوراز محل زندگیشان، تنها سپری کنند، تا بعد از مشکلاتی که برای هم به وجود آورده بودند، بتوانند مدتی را با هم تنها باشند و سعی کنند که اوضاع را به حال سابق برگردانند و به زندگیشان سر و سامانی بدهند. بنابراین پسرشان ریچارد را به منزل مادربزرگش می فرستند و راهی سفر می شوند تا شاید بتوانند مسیر جدیدی را در زندگیشان پیدا کنند …
خلاصه کتاب هر وقت کارم داشتی تلفن کن
زنم گفت: «دروغ میگوید تو چرا باورت شده؟ حسودیش می شود. همین… حرف من را قبول نداری؟ تو که نباید آن حرف ها را باور کنی؟» بارانیاش را در نیاورده بود و کلاه را هنوز به سر داشت. حرکت تندی به سرش داد. صورتش برافروخته از اتهام سرخ شد. شانه انداختم و گفتم: «چه دروغی دارد بگوید؟ چی عایدش می شود؟ از دروغ گفتن چی گیر او می آید. ظاهراً دوست ماست. دوست هر دومان».
با دمپایی ایستاده بودم و دستهایم را باز میکردم و میبستم مختصری احساس حماقت میکردم بازپرسی تو قواره من نبود. کاش نشنیده بودم و همه چیز مثل اول میماند به حماقت من سر تکان داد کلاهش را برداشت، دستکشها را درآورد و همه را روی میز گذاشت پالتویش را درآورد و روی پشتی صندلی انداخت. «او یک لکاته است. همین که گفتم خیال میکنی دوست هر قدر هم …