دانلود رایگان رمان چقدر تنهایی بی رحمه اثر فاطمه خاوریان
دانلود رمان چقدر تنهایی بی رحمه اثر فاطمه خاوریان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان در مورد پسری به اسم وحید ثباتی است. که خیلی هم شوخ و به قول معروف کله شق است! در عالم مجردی خودش با گروه دوستانه ای که دارد خوش بوده، تا اینکه دختر عمویش به اسم غزل، برای ادامه تحصیل از شیراز به تهران سفر میکند. و علی رغم اصراری که برای رفتن به خوابگاه داشته، اما بنا بر خواست عمویش داخل منزل آن ها مستقر میشود، این موضوع باعث میشود وحید و غزل پا به دنیای احساسشون بگذارند، اما …
خلاصه رمان چقدر تنهایی بی رحمه
شب همه خونهی خاله گلاره جمع بودیم. مژده و مجید هم امشب به مناسبت اشتی کردنشون به رستوران رفته بودند. نمیدونستم چطور باید با کتی حرف بزنم از وقتی یادم میومد توی سر و کلهی هم میزدیم و شوخی میکردیم مثل خواهر و برادر بودیم اما در کل روی حرف من خیلی حساب میکرد. بعد از صرف شام خاله بی مقدمه گفت کتی آقای شایانفر باز تماس گرفتند تو نمیخوای… کتی مثل برق گرفته ها از جا پرید و گفت: وای مامان تورو خدا باز شروع نکن من گفتم نه دیگه دوباره تماس گرفتنشون به چیه؟! مامان بی
خبر گفت: جریان خواستگار چیه؟! خاله همه چیزو با آب و تاب برای مامان تعریف کرد و اونقدر از پسره تعریف کرد که من شخصا دوست داشتم ببینمش و اگه دختر بودم بی برو برگرد جواب مثبتو بهش میدادم. مامان با ناراحتی رو به کتایون گفت: خاله جون این حرفا چیه میزنی؟ خواستگار که همیشه نیست.. ازدواج نمیکنم یعنی چی همیشه حرفیو بزن که پشتش منطق باشه هر دختر و پسری باید یه روز ازدواج کنه… خیارو از بشقابم برداشتم و یه گاز بهش زدم و گفتم: اره حالا که یه نفر سرش به جایی خورده و اومده سراغ تو
فرصتو از دست نده!! کتی با حرص تلفن همراهشو پرت کرد سمتم که احمد آقا گفت: کتی به جون خودت اگه باز بگی گوشیم خراب شده یکی دیگه بخر نه من نه تو … همین کارا رو میکنی دیگه… خندیدم و کتایون گفت: خب اعصاب ادمو خورد میکنید… بعد از جا بلند شد و وارد اتاقش شد کامران بهم چشمک زد که یعنی بلند شو برو باهاش حرف بزن گفتم: وا چته تو تیک گرفتی؟ بابا نگاش کرد و گفت: خب حرفی داری مثل آدم بزن عمو جون چرا چشم و ابرو میای. خندیدم و از جا بلند شدم چند ضربه به در زدم و وارد اتاق شدم …
رمان خوبی بود اینم ارزش یکبار خوندنو داره ولی خیلی شخصیت حسام اوایلش خوب بود ولی وسطهاش خیلی عقیده ای بازی بود