دانلود رمان در می روم به شهر قشنگ الاغ ها اثر مهدیه افشار
دانلود رمان در می روم به شهر قشنگ الاغ ها اثر مهدیه افشار به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
علیسان، پسر حاجی، مغرور و عیاشی که وقتش رو با دخترای دور و برش می گذرونه. او برای به دست آوردن آزادی هاش، بیشتر برخلاف میل بابا حاجیش از خونه زده بیرون. خانواده اش برای برگردوندنش کارای زیادی انجام میدن. مثل ترتیب دادن یه ازدواج اجباری …
خلاصه رمان در می روم به شهر قشنگ الاغ ها
موبایلم رو از روی میز وسط چوبی بر می دارم و سرگرم میشم. چند وقتی میشه که دیگه حوصله ی اداهای دخترها رو ندارم. حوصله ی قهر و آشتی های مسخره اشون رو که ابدا ندارم. چرا فکر کردن آنقدر مهم هستن که قهر می کنن؟ از این که پارمیس توی آشپزخانه ی به هم ریخته ی خونه ام می چرخه خوشم نمی یاد. ولی اجازه دادم فانتزی های مسخره اش رو اجرا کنه. در حال حاضر، یک ساعتی میشه که مشغول درست کردن کاپوچینو هست!
تو همون حال که جواب رییسم رو توی واتس آپ میدم، بلند میگم:
-پارمیس عزیزم بیا بشین. راضی به زحمتت نیستم!
باید بگم از خیر کار کردنش گذشتم. سر و صداهایی که ایجاد می کنه جالب نیستن و حوصله شون رو اصلا ندارم! پارمیس صدای جیغش رو بلند می کنه و میگه:
-آب جوش اومده. لیواناتو پیدا نمی کنم.
بدون حواس سرم رو از موبایلم بلند می کنم و یه نگاه کوتاه بهش می اندازم. دست به کمر مقابل سینک ایستاده و لیوان های به اون بزرگی رو توی آب چکون بغل سینک نمی بینه؟
صفحه ی گوشیم رو خاموش می کنم و بلند میشم. بهتره خودم این مسئله رو حل کنم. دو قدم مونده به آشپزخونه، به این فکر می کنم کی گفته که دختر خنگ جذابه؟ وارد آشپزخونه میشم و دستم رو دور گردنش حلقه می کنم. همچنان دست به کمر و با خنگ ترین حالت ممکنش ایستاده. با دست دیگه ام موهاش رو به هم می ریزم و سعی می کنم توی لحنم خنده باشه.
رمان فوقع العاده وجذابیه مخاطب روبه چالش میکشع