دانلود رمان وصله ناجور دل اثر فریبا زلالی
دانلود رمان وصله ناجور دل اثر فریبا زلالی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
صدف زنی که در دهه سوم زندگیش با چند بیماری دست و پنجه نرم میکند برای همین به شوهرش که توی ترکیه دارد تحصیل میکند پیغام میدهد که برگردد و سرپرستی دخترشان را بر عهده بگیرد. ولی شوهرش وقتی برمیگردد با نامزد سابقش و یک دختر بچه برمیگردد. صدف تحمل نمیکند و میخواهد طلاق بگیرد که با حقایقی زیادی از زندگی علی در ترکیه آگاه میشود و اینکه مجبور به این ازدواج شده بود ولی نمیتواند ببخشد نمیتواند فراموش کند و …
خلاصه رمان وصله ناجور دل
دوماهی از آمدن به تبریز گذشته است و چون این بار زودتر متوجه بیماری شدیم نوبت های شیمی درمانی ام کمتر بود. هوا خوب است و ما تقریبا تمام عصرها را شال و کلاه میکنیم به باغمان میرویم. درست برگشتنم به خانه برای بیماری بود ولی احساس فوق العاده ای دارم انگار برای رهایی از آن همه فشار باید از آنجا دور میشدم. الان میتوانم یا حداقل خودم این طوری فکر میکنم که درست تصمیم بگیرم اولویتم الان برگشتن به تهران است. میخواهم برگردم سر کارم با اینکه این تصمیمم به مذاق اهل خانواده خوش نیامد
ولی حداقل سنگ جلوی پایم نینداختند. البته حتمی نیست اگر بتوانم آن خانه که حاجی بهم داده را به خودشان بفروشم و یه جای دیگر خانه بگیرم میمانم یا حتی اگر پول رهن خانه را داشته باشم هم میمانم. امیر ازم خواست که اگر حالم خوب است و دیگری نیازی به دکتر و بیمارستان ندارم یک سری به تهران بروم. خودم هم میخواستم بروم. باید تکلیف مدرسه مروارید روشن شود. مروارید به اینجا عادت کرده است طایفه مادرم شلوغی را دوست دارند برای همین زیاد تو مهمانی و گشت و گذار هستند و ماشاالله همه هم بچه دار و
نوه دار، خلاصه حرف حرف بچه ها روز آن هاست. دل کندن از اینجا برای او نیز به اندازه من سخت است. انگار هر دو میدانیم که زندگی در آنجا مثل قبل برای هر دویمان راحت نخواهد بود. با امیر تماس گرفتم و بهش اطلاع دادم که ما کی میرسیم انتظار نداشتم واسه آن همه کارش دنبال ما بیاید. با اینکه قصد داشتم چند روز که آنجا هستم را به هتل بروم تا جایی را در موسسه برای خودم خالی کنم و ببینیم چه میشود. ولی امیر گفت. بیاین بریم خونه من، سری قبل هم مروارید با سهیل اونجا بودن، خودم که نیستم اتراق کردم …