دانلود رمان آقای هنرپیشه اثر زینب ایلخانی
دانلود رمان آقای هنرپیشه اثر زینب ایلخانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش مجدد و لینک مستقیم رایگان
الهه هنرپیشهی تئاتر که به تازگی طوفانی سهمگین در زندگیش را پشت سر گذاشته، با مریم دوست صمیمی اش بعد از سال ها دوباره دیدار میکند، مریم همسر بزرگترین تهیه کننده ان وقت سینما (اصغر روحی) است، مریم برای آرامش و برگردان امید به الهه همه کاری میکند و قرار است الهه در فیلمی به تهیه کنندگی (اصغر روحی) بازی کند، او با میلاد هنرپیشه معروف همکار میشود …
خلاصه رمان آقای هنرپیشه
“الهه” مرگ درد داشت اما دنیای بعد از مرگ چی؟ مگر مرگ پایان درد ها نیست؟ پس این درد شدید وسط قفسه سینه ام چیست؟! این سوزش پلکهایم این گلو درد؟! اصلا من مرده بودم؟! تا آنجا که یادم میآید دیشب من در خانه مرگ را کوبیده بودم، آمده بود و مرا با خودش برده بود. مرگی که شبیه یک آشنا بود، صدایش، وقتی خانم صدایم کرد؛ وقتی قفسه سینه ام را میفشرد و فریاد میزد “برگرد، برگرد لعنتی” رنگ شب بود، یک شب خوشرنگ و براق، اما آشنا! صورتش و صدایش را میشناختم اما عطرش! عطرش غریبه
بود، با مشامم آشنا نبود… آغوشش جنس خاصی داشت… یک صدای غریبه و گنگ می شنوم، -جناب کیانی فعلا وضعیتشون خوبه، مسئله جدی نیست اما توصيه من اینه که با پلیس این جریان رو مطرح کنید کسی که قصد خودکشی داشته احتمالا یکبار دیگه سراغش میره واستون دردسر نشه؟ باز همان صدای آشنا: دکتر فقط بهم بگید الان در سلامت کامل هست؟ مشکلی نیست؟ آشناست، شبیه صدای کوروش رییس مافیا، شبیه صدای شهیدابراهیمی، شبیه مانی نوازنده، گم شدم میان هزار هزار کاراکتر که فقط صدایشان در
خاطرم مانده… مغزم معلول شده است و نمیتواند ارتباط ها را پیدا کند. -گفتم که جسمشون در سلامت کامل هست اما بعید میدونم از نظر روانی سالم باشه کسی که این طور دست به خودکشی میزنه دیوانه است، دیوانه! صدای آشنا اوج گرفته، حالا دقیقا شبیه صدای آرش کمانگیر در همان سکانس فوق العاده است. _مگه فقط دیوونه ها خود کشی میکنن دکتر؟ تو میدونی اصلا به آخر دنیا رسیدن و خط کشیدن روی حیات یعنی چی؟! چشم هایم باز میشود چشم هایم را با همین جملات کوتاه احیا میکند. اما …