رمان سکوت

رمان سکوت 1
عنوانرمان سکوت
نویسندهراضیه درویش زاده
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه1174
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رایگان رمان سکوت اثر راضیه درویش زاده

دانلود رمان سکوت اثر راضیه درویش زاده به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

پاییز و اهورا که ۲سال قبل بنا به دلایلی طلاق گرفتند، حالا بعد از ۲سال که اهورا قصد برگشتن به ایران را دارد این دو دوباره در مقابل هم قرار می‌گیرند این در حالیست که پاییز در شرف ازدواجی مجدد با مرد دیگری است اما …

خلاصه رمان سکوت

نیما هراسان جلو آمد. -پاییز اون جور که تو فکر می‌کنی نیست واسه ات توض.. به معنی ایست و سکوت دستم رو بالا گرفتم آروم گفتم: نمی‌خوام چیزی بشنوم نیما. چنگ زدم و جعبه سیگار رو از جیب جلوی پیراهنش بیرون کشیدم و روی مبل انداختم. فقط بعد از ۲۶ سال سن فهمیدم قول دادن یعنی چی! برگشتم که برم بیرون که رویا با تمسخر گفت: مطمئنی الان معنی قول دادن رو فهمیدی یا ۲سال قبل. با خشم چرخیدم و نگاه تندی نثار رویا کردم، نیما عصبی برگشت داد زد: خفه شو رویا گمشو از اتاقم بیرون. بازوش رو گرفت و به سمته در هول داد، رویا که گویی با حرف آخرش خودش رو برنده میدون می‌دونست نیشخندی زدو با غرور از کنارم

رد شد. سراسر وجودم شده بود خشم و حرص، آخ که چقدر دلم می‌خواست یک روز با دستای خودم این دختره‌ی نچسب رو خفه کنم. نیما سرافکنده و شرمنده جلو آمد. -پاییز! تلخ شدم و به تلخی گفتم: حالا راحت شدی می‌خواستی همین رو بشنوی آره! حیرت زده چشم هایش درشت شد. -پاییز! به عقب هولش دادم و یک قدم عقب رفتم. -به کارت برس من مزاحمت نمی‌شم. و به جعبه سیگار اشاره کردم از اتاق بیرون اومدم بی‌توجه به صدا زدن هایش ازش دور شدم. می‌خواست دنبالم بیاد که یکی از دکترها صداش زد. سعی کردم همون ساعتی که توی بیمارستانم خودم رو با بیمارها مشغول کنم. بالای سر فریبا یکی از بیمارم که پنج ماه حامله بود

ایستادم. -خوبی عزیزم؟ بغض کرد و دستم رو گرفت. -خانوم دکتر قربونتون بشم هر چی به این همکارتون میگم گوش نمیده این بچه سه روز اصلا حرکت نمیکنه توروخدا شما یه کار کنید. چشم عزیزم الان میگم بفرستنتون برای سونگرافی. لبخند کم رنگی روی لبش نشست که سریع با درد لبخندش را خورد کاملا مشخص بود دردش به خاطر جای زخم هایی بود که کنار لب و گونه‌ اش بود، هست. فریبا زنی ۲۳ ساله که به زور با پسر همسایه‌شان ازدواج کرده بود. از قضا شوهرش یک آدم معتاد و بی عار بود که هر دفعه بخاطر پول فریبا رو تا حد مرگ کتک می‌زد.. پشت صندلی نشستم. -آماده ای عزیزم؟ صدای بی جون و پر از ترس و اضطرابش توی گوشم پیچید …

دانلود رمان سکوت
3.45 مگابایت
PDF
دسته بندی : رمان عاشقانه
نویسنده : راضیه درویش زاده
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان سکوت هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان سکوت

لطفا پس از مطالعه رمان سکوت نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
زرین
9 روز قبل

من خوشم نیومد،به نظرم خیلی غیرمنطقی و مسخره اومد

error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک