رمان حس خفته

رمان حس خفته 1
عنوانرمان حس خفته
نویسندههایده حائری
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه714
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان رمان حس خفته اثر هایده حائری

دانلود رمان حس خفته اثر هایده حائری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

مهسا همیشه از اینکه مادرش همسر مردی شده بود که دارای زن و بچه بود و سن بالایی هم داشت، دلخور و غمگین بود، بخصوص که مادرش، دائم از رابطه و خوبی های هوویش تعریف میکرد، حالا در نبود و مرگ پدر برادر ناتنی او سعید عهده دار زندگی آنها شده بود، سعیدی که، مورد مهر و عاطفه مادرش هست و مهسا از او متنفر است …

خلاصه رمان حس خفته

پشت در آپارتمان رسیدم زنگ ورودی را چند بار زدم ولی از مامان سودابه خبری نبود. از داخل کیفم کلید را پیدا کردم و توی قفل چرخاندم. با باز کردن در بوی خوش زرشک پلو با مرغ به مشامم رسید. آهسته در را پشت سرم بستم و کلید را دوباره داخل کیفم گذاشتم. با بوی دل ضعفه آور غذا به سوی آشپزخانه کشیده شدم نگاهی درون آشپزخانه انداختم با دیدن قابلمه های بزرگ غذا مطمئن شدم مامان سودابه خیرات پدر وفائزه خانم را آماده کرده و برای پخش بیرون برده. دوباره یاد این فکر لعنتی افتادم که اگر

همسایه ها علت این خیرات را بفهمند چه فکری می کنند؟! و یا شاید در جمع خودشان چه حرف های ناخوشایندی پشت سرمان می زنند؟! با این فکر عذاب آور فوری از آشپزخانه خارج شدم و به سوی اتاقم رفتم با عصبانیت کیفم را کنار تخت انداختم و لباس هایم را عوض کردم بعد از شستن دست و صورت با تنی خسته خودم را روی کاناپه هال رها کردم بوی عطر زعفران زرشک پلو توی فضا پیچیده بود ولی من از فرط خستگی و دلخوری از قضاوت همسایه ها نای بلند شدن برای خوردن غذا را نداشتم.

حتما خانم شریفی همسایه طبقه اولمان بعد از شنیدن اینکه مامان سودابه با آب و تاب می گوید این غذا را برای خشنودی اردواح شوهر و هوویم پخته ام لطفا براشون فاتحه ای بفرستین چقدر توی دلش می خندد؟! این خانم شرفی که من میشناسم اگر جلوی روی مامان بهش متلک نگوید خیلیه؟! لابد با تمسخر می گوید: خانم کیمیایی خدا شوهر و هووتونو رحمت كنه حتما هووی خیلی خوبی داشتید که اینطور براش خیرات می کنید؟! مطمئنا روح هووتون از این کار شما خوشحال میشه و بعد ریز ریز می خندد؟!

چقدر به مامان سودابه اصرار کردم در مورد زندگی خصوصی مان به همسایه ها هیچی نگوید ولی کو گوش شنوا؟! هیچ وقت دوست نداشتم زندگیمان سوژه جالبی برای همسایه ها باشد ولی طرز فکر مامان جور دیگه ایه همیشه میگه مگه قراره مثل کبک زندگی کنیم مردم خودشون همه چی رو می دونند حالا ما هیچی نگیم چه فرقی در اصل قضیه می کنه؟! منم همیشه در جوابش میگم آخه مامان جان حالا چه اصراریه ما بریم سطر به سطر پرونده زندگیمون رو برای همسایه ها گزارش بدیم مگه می خواهیم…

دانلود رمان حس خفته
4.15 مگابایت
PDF
دسته بندی : رمان عاشقانه
نویسنده : هایده حائری
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان حس خفته هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان حس خفته

لطفا پس از مطالعه رمان حس خفته نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک