رمان سودا
عنوان | رمان سودا |
نویسنده | ملیسا حبیبی |
ژانر | عاشقانه، ازدواج صوری، مذهبی، همخونه ای |
تعداد صفحه | 3406 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان سودا اثر ملیسا حبیبی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
با آشنایی خواهرِسودا با رادمان هم دانشگاهی و عشق سودا، آن دو بهم علاقمند شده و ازدواج میکنند، سودا برای فراموش کردنِ عشقش به رادمان به خارج از کشور سفر میکند، تا درسش را هم ادامه دهد، او اکنون بعد از گذشت چهارسال برگشته در حالی که علاقه اش به رادمان را هنوز در قلبش حس میکند، بهمین خاطر تصیمیم میگیرد با اولین خواستگارش ازدواج کند …
خلاصه رمان سودا
محمد حواسش به رانندگیش بود و من چشم هام گرم خوابی شده بود که نمیتونستم ازش بگذرم. با صدای زنگ گوشیش هوشیار شدم و محمد لب زد: رو داشبورده، میدیش؟ دست دراز کردم و بعد از برداشتنش “آره”ای گفتم اول خودم محض کنجکاوی نگاه کردم تا ببینم کیه که با دیدن اسم ملیحه آب دهنمو سخت قورت دادم. تازه ملیحهی تنها نبود ملیحه من… مليحه من سیوش کرده بود یعنی ملیحهی من؟؟؟ این زن چیکار داشت که این وقت شب زنگ می زد؟ -کیه؟ پوزخندی زدم و بدون جواب دادن گوشیش رو
سمتش گرفتم. با اخم هایی در هم گوشی رو گرفت و جواب داد. -بله؟… باشه حتماً! خودمو میرسونم جای نگرانی نیست. حتماً حتماً، چشم… خدانگهدار. خودشو میرسونه؟ اشک حاله چشمهام رو پوشونده بود. لعنت به من که انقدر ضعیف بودم. _میخوای بری؟ -آره، اما سریع بر میگردم تو بخواب من کلید دارم. خواب؟ میتونستم بخوابم؟ قطعاً نه. تا وقتی که میدونستم محمد داره میره پیش نامزد سابقش نمیتونستم بخوابم. _زود یعنی کی؟ -یکی دوساعت دیگه. یکی دو ساعت پیش اون چیکار میتونست
داشته باشه؟ اونم این وقت شب! صورتم رو سمت شیشه برگردوندم تا نبینه اشکی که فرود اومد روی گونهمو نبینه خنجری که فرو کرد تو قلبم رو… دستم رو زیر چونهم زدم و به تک و توک ماشین هایی که از کنارمون رد میشدن نگاه کردم من کاری جز غصه خوردن ازم بر نمی اومد، اون گفته بود کسی دیگه رو دوست داره و هر حرفی از جانب من دخالتِ بیجا بود. جلوی خونه که ترمز کرد بی حرف پیاده شدم. -سریع میام! این دومین بار بود که داشت اینو میگفت و چقدر دلم میخواست داد بزنم و بگم اصلاً نیا!
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 10/05/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
بسیار مسخره حیف پولم