رمان خاکستری

رمان خاکستری 1
عنوانرمان خاکستری
نویسندهنگار رازقندی
ژانرعاشقانه، بزرگسال
تعداد صفحه1634
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان خاکستری اثر نگار رازقندی

دانلود رمان خاکستری اثر نگار رازقندی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

_خاله؟ الان چشم های تو آبیه یعنی همه چیز رو آبی میبینی به جسم ریز میزه درنا که روی پام نشسته بود خیره شدم و خندیدم. -مگه چشم های تو که قهوه ایه همه چیو قهوه ای میبینی بچه؟ بهم خیره شد و دندون‌نما خندید. -نه! محکم تر بغلش کردم و از تاب پایین اومدم تا لبه باغچه حیاط بشینم و به محض بلند شدنم صدای باز شدن درب ناگهانی خونه اومد و قامت آبان تو چهارچوب ظاهر شد و پشتش مادرش اومد. -واستا آبان؛ واسه چی الکی شلوغش می‌کنی؟ مگه قرآن خدا غلط میشه تو طعم بچه دار شدن رو بچشی؟

خلاصه رمان خاکستری

چایی صبحانه‌م رو هم زدم‌. مامان خرماها رو توی دیس رو چید و سرش رو بالا آورد. -تو که نمی‌خوای بیای بهشت زهرا؟ لب تر کردم. واسه چی نیام؟ روی مبل نشست و صدای رادیو رو پایین آورد. -چون من صلاحتو می‌دونم. فکر کردی حاجی واسه چی صبح ناشتا پا شد رفت کارگاه؟ آبان هزار زنگ و پیغام که می‌خواد باهاش حرف بزنه… می‌دونستم. این ایده خودم بود اما ریطش رو به من نمی‌فهمیدم. -دخلش به من چیه؟ ساحل قبل از این که زن آبان باشه خواهر من بوده. با اخم نگاهم کرد. -ربطش به اینه که باز مادرش و خواهرش

گوشش رو پر کردن که بره پیش بابات بگه تو رو عقدت کنه … هنوز اینم نفهمیدی؟ می‌فهمیدم اما نمی‌خواستم باورش کنم. -اون گفت و آقاجونم قبول کرد؟ نکرد که… بهش بگید خواستگار دارم چه می‌دونم بگید بعد از چهلم ساحل قراره با یه از خدا بی‌خبری ازدواج کنم. سیلی آرومی به صورت خودش زد: دیگه چی؟ موندم تو چرا انقدر خونسردی، نکنه خبر داشتی؟ دندون قروچه‌ای کردم. -خبرم نداشتم مشخص بود قصدشون چیه! انقدر همه جا نشستی عیبم رو واسه همه گفتی اونا خیال کردن الان دارن در حقم لطف می‌کنن که آبان

قراره… حرفم رو به نیمه قطع کرد. -خوبه خوبه دست پیشو نگیر برکه! عصبی بودم. دست خودم نبود و متوجه نشدم که صدام کی بالا رفت. موهام رو بالای سرم جمع کردم و ظرف هام رو شستم. بحث کردن با مامان هیچ فایده ای نداشت هرچند اون طرف من بود و هیچ وقت توی هیچ کاری اجبارم نمی‌کرد اما باز هم به طبق عادت و قانون نا نوشته مادرها سعی می‌کرد به هر طریقی توی پرم بزنه… صدای زنگ خونه باعث شد با همون دست های خیس طرف تلفن برم. مامان این اواخر کمر دردش بدتر شده بودو جابه جایی براش سخت …

قیمت : 26000 تومان
خرید و دانلود فوری
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان خاکستری هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان خاکستری

لطفا پس از مطالعه رمان خاکستری نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک