رمان ان دی ای
عنوان | رمان ان دی ای |
نویسنده | سحر نور باقری |
ژانر | تخیلی، ترسناک |
تعداد صفحه | 854 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان ان دی ای اثر سحر نورباقری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
مرگ ناگهانی حسام همه را شوکه کرده است، سیاوش، فرید و علی که به این مرگ مشکوک هستند و دنبال دلیل اصلی این اتفاق می گردند! پدرام، پسر مرموزی که ادعا می کند دوست حسام بوده، دنبال آنها راه افتاده تا آن ها را از خطر دور نگه دارد، اما چرا؟ جوابش فقط سه کلمه است؛ آیا پدرام همان … (در علم پزشکی به تجربه ی نزدیک به مرگ، NDE گفته میشود) جلد دوم محله ممنوعه …
خلاصه رمان ان دی ای
چندبار چشمامو با شدت باز و بسته کردم. هی دستم میرفت سمت زنگ و هی پشیمون میشدم و دستمو پس میکشیدم با کلافگی لبمو به دندون گرفتم و قبل از اینکه پشیمون بشم، زنگ درو زدم. کارم احمقانه بودو اینو خودمم میدونستم. اما خب منم آدم عاقلی نبودم! در باز شد و چشم تو چشم دو جفت چشم سبز متعجب شدم. لبخندی زدم و دستمو جلو بردمو گفتم: سلام. ابرو بالا انداخت و بی حرف باهام دست داد. چقدر تو همین دوهفته تغییر کرده بود لبخندمو عمیق تر کردم و گفتم: میخواستم باهات حرف بزنم. با
انگشت راهروی پشت سرشو نشون داد و بیحوصله گفت: مهمون دارم شرمنده. مهموناتو میشناسم علی و فرید. مطمئنم هر سه تاتون در مورد حرفایی که میخوام بزنم، کنجکاوین. یه فحش آبدار نثار خودم با این حرف زدنم کردم. تنها واکنش سیا، یه لبخند کج و بیحوصله بود. بازم پیش خودم اعتراف کردم که چقدر عوض شده! اگه سیاوش قبلنا بود، کلی به این رمزی حرف زدنم میخندید و ادا در میاورد و براش مهم نبود که من آشنام یا غریبه نفس عمیقی کشیدم و یه تیری تو تاریکی پروندم: در مورد حسامه. تیرم به
هدف خورد سیا به طور محسوسی تکون خورد و اخماش در هم رفت. با اینکه یکم قیافه اش خشن و ترسناک میزد اما همین که حداقل واکنش نشون داده بود، باعث دلگرمی بود. دستمو گرفت و کشید تو درو پشت سرم بست و منو بهش کوبوندو صورتشو نزدیک صورتم آورد. عصبانی تویید: حسام؟ چه حرفی در مورد حسام داری؟ تو هیچی ازش نمیدونی. ابرو بالا انداختم و با آرامشی که برای خودمم عجیب بود، گفتم: من میدونم که اون یه دورگه بود. چشماش گشاد شد و دهنش باز موند. کاملا معلوم بود که …
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 25/09/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403