دانلود رایگان رمان خیال چشمانش اثر عسل کیانی (عسل بانو)
دانلود رمان خیال چشمانش اثر عسل کیانی (عسل بانو) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
از همان خانه ای که عشق شروع شد، همان خشتهایی که دانه به دانه اش پر بود از من و او و قلب پر تپشم وجودش را صدا میزد، از همان لحظه ی اول که چشمانش وجودم را از آن خود کرد و اولین گناهم را رقم زد، گناهی با تقدیری به رنگ چشمانش، آخرین خیال زیبای زندگی ام، خیالی به رنگ سیاه، اما از جنس سفید که سیاهی اش از ظلمت شب تارتر بود، سفیدی اش از روشنای خورشید کور کننده تر …
خلاصه رمان خیال چشمانش
چند ساعتی مشغول درس خوندن بودم، از زمان حال جدا شده بودم و میون درسهام گم شده بودم … دروسی که برای خوندن انتخاب کرده بودم از دلنشین ترین درسها بودن، موقع خوندنشون حسابی عشق می کردم و غرق اونا می شدم … مشغول خوندن فصل آخر شیمی و دیدن عکس ملکولها و خوندن مسئله هاش بودم که در اتاقم با صدای بدی به دیوار خورد، از جام پریدم و باعث شد دستم به مدادهای روی میزم بخوره و به زمین بریزه
همونطوری که خم شده بودم که مدادهام رو جمع کنم، به جلوی در نگاه کردم که نازنین زهرا دست به سینه به من نگاه میکرد … مدادهام رو روی میز گذاشتم و مثل خودش دست به بغل بستم و حق به جانب گفتم: «چیه؟ چرا اینطوری میای داخل؟» … مامان گفت بهت بگم حاضر شی بریم خونه بابا حاجی … خیلی وقته نرفتیم … پوف باشه، برو میام … نگاه طلبکارانه ای به سمتم انداخت و با فیس و افاده از اتاق بیرون رفت.
کلافه از جام بلند شدم و به سمت کمد چوبی قهوه ای رنگم که دقیقا کنار تخت به همون رنگم گذاشته بودم، رفتم تا لباس آبرومندی بپوشم … دکور و وسایل اتاق مثل همیشه به سلیقه ی من نبود و وقتی که خریداری شدن و توی اتاق چیده شدن از من نظر خواستن … دوست داشتم دکور و وسایل اتاقم رو خودم انتخاب کنم و اون چیزی باشه …
فصل دومش کی میاد؟