دانلود رمان عدم اثر وفا قدیمی
دانلود رمان عدم اثر وفا قدیمی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
نغمه پدر و مادرش رو در ۱۵ سالگی از دست داده و از همان موقع با خانواده عمه اش زندگی میکنه. او به صورت پنهانی با یحیی پسر عمهی متاهلش یک رابطهی عاشقانه داره تا اینکه درخواست ازدواج یزدان، پسر بزرگتر عمه اش، همه چیز رو تغییر میده …
خلاصه رمان عدم
این روزها آن قدر در او غرق شده ام که فکر حتی اگر قلب نداشتم باز هم یک جایی از وجودم مثلا شش هایم عاشقش میشدند... میخواهم زیر کتری را روشن کنم که دستش را روی بدنه اش میگذارد. -بریم هواخوری؟ کتری کوچک توی دستم را روی کابینت میگذارم و از آشپزخانه خارج میشوم. به خلوتی ساحل نگاه میکنم و زمزمه می کنم: «مسافرت اینطوری هم خوبه ها. تعطیلات که باشه همه جا شلوغه اما الان…» حرفم را قطع میکند: «دوست داری تو تعطیلات بریم سفر؟» کفش هایش را در میآورد و کنارم روی زیر انداز
مینشیند. نگاهش میکنم و سرم را تکان میدهم. -منظورم این نبود یحیی… لب هایش را روی شقیقه ام میگذارد… – «میدونم کم میذارم برات». بلالی که توی دستش دارد را به سمت دهانم بالا میآورد و ادامه میدهد: «ولی قول میدم یک روز همه چیز رو درست کنم.» لبخند که میزنم تیری را وسط قفسهی سینه ام شلیک میکند: «ممکنه خیلی طول بکشه اما بالاخره درست میشه.» سرم را پایین میاندازم و قبل از شدت پیدا کردن نفرتی که هنوز هم با قلبم دست و پنجه نرم میکند، زمزمه میکنم: اهمیتی نداره؛ من میمونم.
اما گمان نمیکنم که واقعا بتوانم بمانم. مطمئن نیستم که چند وقت دیگر میتوانم یحیی را نصفه و نیمه داشته باشم و به روی خودم نیاورم حتی شک دارم که این نفرت لعنتی به زودی قلبم را پر نکند. اختیار زبانم را از دست میدهم و با درماندگی ناله میکنم: «برام خیلی سخته.» مرا سمت خود میکشد. «میدونم صدا، میفهمم.» غمگین ادامه میدهم: «تصورش کن من کنار یک نفر دیگه به غیر از تو هم انقدر راحتم.» و از تصورش تمام تنم به لرزه در میآید و نفسم در سینه حبس میشود. فشار انگشت هایش روی بازویم بیشتر …