رمان یادداشت های یک گمشده

عنوانرمان یادداشت های یک گمشده
نویسندهبهاره حسنی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه1322
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان یادداشت های یک گمشده اثر بهاره حسنی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم

ماجرا با عشق امیر و رخساره شروع می‌شود امیر و رخساره‌ای که با وجود کینه و دشمنی قدیمی خواهان شروع زندگی مشترک هستند ولی خانواده‌ها راضی نیستند! حالا (اِلا) انتظامی خواهر امیر با شنیدن این خبر، کار و زندگی خود را رها و پیگیر قضیه می‌شود، در حالی که پدر و مادرش به خارج از کشور برای دیدار با دختر دیگرشان (آرام) رفته اند …

خلاصه رمان یادداشت های یک گمشده

تمام تمرکزم را روی کاری که می‌کردم، گذاشتم. فرشته کنارم نشسته بود. اعداد و ارقام را تکرار می‌کرد. اما تا آن لحظه دو مرتبه بود که من صفرها را اشتباه زده بودم و هر بار یک رقم متفاوت بیرون آمده بود. دستم را به نشانه توقف بالا بردم فرشته سکوت کرد. ماشین حساب را روی دامنم کنار گذاشتم و هر دو دستم را روی صورتم کشیدم: الا جان… دستش را نوازش گونه روی شانه ام گذاشت: خوبی؟ اهی کشیدم. -سرم درد می‌کنه فرشته جان! موهایم را کنار زد به علت سردرد من حساب و کتاب اخر ماه خیریه را به خانه آورده

بودیم تا من کمی آرام تر شوم. -خیلی اشفته ای چیزی شده؟ پوفی کردم و گفتم: اره… دفاتر حساب را کنار گذاشت و کاملا جلو آمد کنار من نشست. -اگر دوست داری بگو. نفس عمیقی کشیدم: امیر و دختری که دوستش داشت فرار کردن. مکث کردم و صورتم را در دستم پنهان کردم:نگرانشون هستم اگر بابای دختره امیرو پیدا کنه، تکه بزرگ امیر گوشش میشه. شانه ام را فشرد: اخه چرا؟ خانواده دختر با ازدواجشون مخالف بودن همین طور خانواده‌ی ما… سرم را بلند کردم و گفتم: یه جورایی مثل خانواده های مونتیگو

و کپیولت هستیم. ابروانش بالا پرید ولی حرفی نزد. دشمنی و کینه‌ قدیمی. -برای چی؟ سر چی؟ انگشت اشاره‌ ام را روی شقیقه‌ ام مالیدم. سر درد داشت مرا می‌کشت. -واقعا نمی‌دونم سرچی؟ فقط می‌دونم از روزی که خودم رو شناختم این دو تا خانواده سایه هم رو با تیر می‌زدن. -عجب! زکیه برایمان چای آورد و رفت. -فکر می‌کنی ممکنه کجا رفته باشن؟ -اصلا نمی‌دونم. با حالتی تشویق گونه گفت: کجا ممکنه که داداشت بره و تو هم اون جا رو بلد باشی؟ -خونه اش نیست، رفتم. -جای دیگه خونه فامیل و آشنا، ویلاتون …

دیدگاه کاربران درباره رمان یادداشت های یک گمشده
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
smalove
smalove
1 سال قبل

رمان خوبی بود

پریسا
پریسا
2 سال قبل

رمان خوبیه ،واقعا به دلم نشست

هانی
هانی
3 سال قبل

سلام وقت به خیر
خانم بهاره حسنی رمان جدید ننوشتن؟
همه اینهایی که توی سایت هستن رو خوندم
بعضی جاها اسم بعضی از رمانهاشون مثل ستاره ی قطبی و پل و… هست ولی خود رمان نیست
جریان چیه؟
میشع بقیه رو هم بزارید
ممنون

masi
masi
3 سال قبل

فکر کنم نوشنید رایگان ،کلا کتاباتون پولی شده ،اینجوری مخاطباتونو از دست میدید