دانلود رایگان رمان مهرجان اثر طیبه نوربخش
دانلود رمان مهرجان اثر طیبه نوربخش به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
هم اکنون داستان زندگی دختر پرورشگاهی به نام مرجان را دنبال می کنید که در یک شرکت خدماتی مشغول به کار است، برای یک تولد در مراسمی حضور پیدا می کند و آرش تاجر خوش چهره و جذاب، از او خوشش می آید و برنامه ای طرح می کند که مرجان به منزل او برود و …
خلاصه رمان مهرجان
به دقت لیوان را آب می کشم و به قلاب زیر آبچکان وصل می کنم و با احتیاط می چرخم تا از آشپزخانه خارج شوم … امروز صبح هیچ کاری ندارم و وقتم آزاد است تا شش بعد از ظهر که باید در محل قرار همیشگی پارمیس را ببینم! سرم را عقب می اندازم و سرخوش می خندم … هشت ماه از تغییر اسم اعظم می گذرد و من هنوز نمی توانم نخندم … کارمان ایجاب میکند تا به قول پارمیس اسامی شیک داشته باشیم
لباس فرممان باید اتوکشیده و پاکیزه باشد و آرایششان بی نقص … و من همه ی اینها را دوست داشتم؛ البته منهای اعظمی که تبدیل به پارمیس شده است! قدم رفته را برمی گردم و آهسته کف پایم را بلند می کنم؛ زیر پایم چیزی چسبیده … برای خودم قوانینی وضع کرده ام که سفت و سخت به تمامشان پایبندم و یکی از مهمترین هایشان نظافت و پاکیزگیست.
نگاه جستجوگری به سطح موکت می اندازم و وقتی خیالم راحت شد که کاملا تمیز است به راهم ادامه می دهم … کمی اطراف هال نه متری خانه می گردم و زیرپرده را برای وارد شدن نور زیبای خورشید کنار میزنم و تلویزیون را روشن می کنم … می توانم خودم را با برنامه ی پزشکی کانال سه سرگرم کنم و در همین حین هم تصمیم بگیرم برای وعده ی ناهار فسنجان بخورم یا جوجه کباب …کاناپه ی کوچک زیر پنجره نقطه ی درخشان و قشنگترین بخش هال کوچکم …
ته رمان باید بهتر تموم می‌شد و اینکه رمان خیلی واقعا سانسور بود و عیب دیگه هم که داشت یک نواخت بود یکم باید هیجانی یا چالشی می بود
خیلی قشنگ بود. لطفأ رمان‌های که تو این ژانر هستند رو معرفی کنید
رمان زیبایی بود اما به علت سانسورها اصلا یهو یه قسمی رو باید ۲ بار میخوندم تا بفهمم چی شده. اخرش هم خیلی بی پایان و بلا تکلیف تمام شد.
سلام
جلد دوم نداره
اخرش چی میشه بلخره؟ 😕
چرا انقدر تمام رمان‌هاتون سانسوره؟! حتی یه بغل ساده رو هم حذف کردید! تو رمانای چاپی هم اینا عادیه
کاش می شد دوربین ها روی ما کمتر بود، تا ما هم مثل بقیه براتون کیلویی رمان میزاشتیم و لذت میبردید!
صحبت منم همین بود، دوربینا هم خیلی‌چیزایی که حذف می‌کنید عادی می‌دونن
حداقل به نویسنده‌ها بگید در لفافه بنویسن تا مجبور نشید حذف کنید، وقتی حدف میشه بخشی از متن، شکاف ایجاد میشه و یهو ارتباط ادم با داستان قطع میشه
رمان با موضوعی تکراری ولی قلمی زیبا و متفاوت بود شخصیت پردازی عالی بود همان داستان سیندرلای قدیمی اما اینبار منطبق بر واقعیت های اجتماعی
از نظر اینکه رمان آرامی بود و اتفاقات غمناک توش نبود خوب بودولی از نظر احساسی خیلی یکنواخت بود و هیچ اتفاق وهیجان احساسی توش نبود وبیشتر رمان انگار از روزمرگی های دختر نوشته شده باشه آخرشم جالب نبود بنظرم در کل رمان متوسط رو به پایین بود
سلام
شخصا میتونم بگم کتاب خوبی بود.اصل داستان کتاب یک موضوع رایج بود که البته نویسنده با توانایی کامل و قلم زیبا و همراه کردن یک پایان عجیب اونو جذاب کرده.دقت به اینکه قلم نویسنده در این کتاب قوی بوده حائز اهمیت و تقدیره است با ذکر این مورد که کتاب بسیار به ویرایش و علائم گذاری نیاز دارد.ممنون از زحمات شما