رمان وقتی تو رفته بودی

رمان وقتی تو رفته بودی 1
عنوانرمان وقتی تو رفته بودی
نویسندهستاره شجاعی مهر / بهاره غفرانی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه876
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رایگان رمان وقتی تو رفته بودی اثر ستاره شجاعی مهر / بهاره غفرانی

دانلود رمان وقتی تو رفته بودی اثر ستاره شجاعی مهر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

پناه در دام عشق، آرمانی گرفتار شده که او را با حرف های خود خام وحالا رها کرده و به همراه دوستش به ترکیه رفته است، اما پناه نمی خواهد بپذیرید که آرمان برای او وعشقش ارزشی قائل نیست، بهمین دلیل قصد دارد غیر قانونی و از راه قاچاق به ترکیه برود و خود را به ارمان برساند، پناه می رود اما‌ ..‌.

خلاصه رمان وقتی تو رفته بودی

در داشبورد را باز کردم و عینک ابی ام را به چشم زدم. همزمان با ریتم آهنگ سر تکان میدادم آهنگی بیرون از فضای اتومبیل خودم درون ماشین طنین انداز شد. سر سمت شیشه ی خودم چرخاندم. اتومبیل شاسی بلندی کنارم پارک شده بود و همزمان با گردش سر من پسر جوان کنار دست راننده سرش را به طرفم چرخاند. کمی بهم زل زد و من شیشه ی سمت خودم را پایین دادم و عینک افتابی ام را بالا زدم. _نشناختی؟ شناسنامه بدم خدمتت؟ پسر جوان خندید و با گفتن جوووون کشداری لبخند مضحکی تحویلم داد.

یک سمت موهایش پرپشت بود و طرف دیگرش را با تیغ تراشیده بود. چینی به بینی ام دادم و گفتم: متاسفانه سلیقه م نیستی جیگر. لبخندش ماسید و همزمان چراغ سبز شد. این بار من لبخندم را نشانش دادم و گفتم: _تو همون بهتر بری جلو دبیرستان دخترونه با موتور تک چرخ بزنی.اره پسرم. دست روی بوق گذاشتم و خنده کنان به مسیرم ادامه دادم. نرسیده به چهارراه بعدی گوشی موبایلم زنگ خورد لعنتی به تماس گیرنده حواله دادم. راهنمای راست را زدم و کمی از سرعت ماشین کم کردم با

یک دست زیپ کوله ام را باز نمودم و با دیدن اسم الهه روی صفحه ی گوشی ام،اخم هایم در هم رفت و ماشین را در حاشیه ی خیابان نگه داشتم. انگشت رو صفحه کشیدم داشتم. انگشت و تماس را برقرار کردم. _بگو الهه. _کجایی پناه؟ طلبکارانه جواب دادم: کجا میخوای باشم؟ خسته و کوفته تو راه خونه صدای الهه بار دیگر توام با خواهش و تمنا در گوشم پیچید: ببین پناه من تو پاساژیم که این یارو مغازه داره. اخمی کردم و پرسیدم: _یارو کیه؟ _رئوف دیگه. با شنیدن نام آن مردک از خدا بی خبر لبخند

تمسخر آمیزی به لبانم نشست. چقدرم که فامیلیش به اخلاق بلبلی ش می خوره. الهه گفت: _تنهایی میترسم میشه تو هم بیای؟ از ایینه ی جلوی ماشین به عقب نگاهی کردم و گفتم …

دانلود رمان وقتی تو رفته بودی
2.62 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان وقتی تو رفته بودی هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان وقتی تو رفته بودی

لطفا پس از مطالعه رمان وقتی تو رفته بودی نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک