رمان روز را بلندتر میخواهم

رمان روز را بلندتر میخواهم 1
عنوانرمان روز را بلندتر میخواهم
نویسنده☀️ محرابه سادات قدیری (رهایش)
ژانرعاشقانه، خانوادگی
تعداد صفحه2100
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رایگان رمان روز را بلندتر میخواهم اثر ☀️ محرابه سادات قدیری (رهایش)

دانلود رمان روز را بلندتر میخواهم اثر ☀️ محرابه سادات قدیری (رهایش) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان زندگی یک انسانِ، کسی که شاید و در ظاهر یک زندگی عادی، با بالا و پایین های معمولی، با تلاش های روتین برای امروز را به فردا رسوندن، برای گذر از فراز و نشیب های روزگار را از سر می‌گذراند اما همیشه وقتی گذشته و آینده یه جایی توی حال بهم می‌رسن، واکنش‌های متفاوتی را ایجاد می‌کنند. احساسات مختلف، برخوردهای متغیر، نتیجه گیری های متفاوت. دامون هست و روزگارش، روزگار گذشته و حالش و از همه مهمتر آینده …

خلاصه رمان روز را بلندتر میخواهم

روزهایی که این جوری شروع میشد رو اصلا دوست نداشتم! روزهایی که قرار بود تا آخر شب ابروهام درهم باشه و خلقم تنگ، روزهایی که به قول عمه یا از دنده‌ی چپ بلند می‌شدم یا یه موضوعی تا آخرشب و تا وقتی سرمو بذارم روی بالش و چشم روهم بذارم ذهنمو درگیرو اعصابمو به بازی می‌گرفت رو اصلاً دوست نداشتم. پا گذاشتم تو آزمایشگاه یه سلام کلی گفتم و رفتم سمت اتاقم کاری‌ که معمولاً انجام نمی‌دادم. بیشتر ترجیح می‌دادم تو سایت و تو بخش خودمو مشغول کنم تا پشت میز، کیفمو انداختم روی مبل گوشه اتاق و همون

جوری که پالتومو در می‌آوردم سعی کردم افکارمو از جریان گلاره و مسائل مربوط به رابطه ام با اون به کار سوق بدم. تقه ای به در خورد و معین سرشو آورد تو پرسید: سلام اجازه هست؟! پالتومو به چوب لباسی گوشه‌ی اتاق آویزون کردم و همون جوری که می‌نشستم پشت میز پرسیدم: دکتر اومده؟ اومد تو اتاق و گفت نه زنگ زدو گفت ساعت یک به بعد میاد.
-جلسه‌ فردا رو باهاش هماهنگ کردی؟ -افتاد واسه پس فردا که تو بعد از ظهر باشی. -خوبه. -چیزی شده؟ -چی مثلا؟ -نمی‌دونم، معمولاً آدم‌ها روز بعد از تعطیلات با انرژی بیشتری

باید سرکار حاضر بشن، تو ولی انگار… -معمولاً مزه‌ی یه تعطیلات خیلی عالی که زیهم با این مسأله کنار بیاد. کارهای وامت جور شد؟ دنبالم اومد و گفت: آره دکتر گفت سفارشمو کردی، ممنون. -ضامنو چی کار کردی؟ نیاز نیست باهات بیام بانک؟ -شهاب و ژاله ضامنم شدن. -بهت گفته بودم رو منم حساب کنی. -تو همین قدر که اسممو گذاشتی تو اولویت کلی لطف کردی بهم. -لطف اون موقعی بود که اجازه می‌دادی این پولو بهت قرض بدم نه اینکه کلی زمان ببره و صبر کنی تا وام جور شد! -رسیده بودیم نزدیک رختکن که بازومو گرفت …

دانلود رمان روز را بلندتر میخواهم
7.56 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان روز را بلندتر میخواهم هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان روز را بلندتر میخواهم

لطفا پس از مطالعه رمان روز را بلندتر میخواهم نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک