کتاب آدم کش کور

دانلود رایگان کتاب آدم کش کور اثر مارگارت اتوود (مترجم: شهین آسایش)

دانلود کتاب رمان آدم کش کور اثر مارگارت اتوود (مترجم: شهین آسایش) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان کتاب از زبان آیریس است. او در سن ۸۰ سالگی ماجرای هر آنچه بر خودش و خانواده اش گذشته را مرورد می‌کند. آیریس کودکی خود و لارا را به خاطر می‌آورد و پس از آن جوانی و ازدواجش با یک مرد ثروتمند تورنتویی که از آن با عنوان رابطه‌ ای سرد و غیرعاشقانه یاد می‌ کند و… وقتی کتاب را شروع می کنید، داستان مبهم است. چندان تشنه آن نخواهید شد. و البته خسته کننده نیست که کتاب را کنار بذارید. همین روال ادامه دارد تا وقتی به وسط های کتاب می رسید، ناگهان احساس می کنید که گیر کرده اید و دیگر نمی توانید آن را کنار بذارید!

خلاصه کتاب آدم کش کور

“اتاق امپریال” فصل به روی لولایش می چرخد زمین از نور دورتر می‌شود؛ باد آشغال های کاغذی زیر بوته های کنار جاده را تکان میدهد به زودی برف خواهد بارید و هوای سرد ما را برای گرمای صحرایی سیستم حرارت مرکزی آماده می‌کند از حالا نوک انگشتانم ترک خورده است پوست صورتم پلاسیده تر می‌شود اگر بتوانم صورتم را در آینه ببینم اگر آن را به اندازه کافی نزدیک یا دور نگه دارم – مانند حکاکی روی استخوان بین چین و چروک ها خطوط ضربدری کوچکی خواهم دید. شب گذشته خواب دیدم که

پاهایم مو دارند کم نه زیاد، خیلی زیاد – همان طور که تماشا می کردم موهای سیاه به شکل پیچک هایی با فشار بیرون می آمدند و مانند پوست حیوان روی تمام بدنم پخش می شدند. ابتدا مو بدنم را می پوشاند بعد به غار می‌روم و می‌خوابم این کار مثل این که سابقه اش را داشته باشم به نظرم خیلی طبیعی می رسید. بعد حتی در خواب یادم آمد که هیچ وقت به آن صورت زن پر مویی نبودم چه رسد به حالا که مثل یک سمندر بودم، یا حداقل پاهایم شده بودند؛ بنابراین با وجودی که به نظر می‌رسید این

پاهای پشمالو به بدنم وصل هستند نمی‌توانستند مال من باشند. پاهای چیز دیگری یا کس دیگری بودند. تنها کاری که باید می‌کردم این بود که پاها را دنبال کنم و رویشان دست بکشم تا بفهمم پای چه چیزی یا چه کسی هستند. خطر این کار بیدارم کرد، یا این طور فکر کردم خواب دیدم که ریچارد برگشته صدای نفس کشیدنش را کنارم در رختخواب می‌شنیدم ولی هیچ کس آن جا نبود. بعد در دنیای واقعی بیدار شدم پاهایم خواب رفته بود در بد حالتی خوابیده بودم کورمال کورمال دنبال چراغ کنار تختم گشتم …