دانلود رایگان کتاب آنچه من هستم اثر ژان پل سارتر (مترجم: مصطفی رحیمی)
دانلود کتاب آنچه من هستم اثر ژان پل سارتر (مترجم: مصطفی رحیمی) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ژان پل سارتر سخندان و فیلسوف بزرگ که نوشته هایش به روی تاریخ پر از حوادث قرن بیستم جای گرفته است، این فیلسوفدان مشهور از زمان پیش از شروع شدن جنگ دوم تا سه دهه در تمام مکان ها اسمش بر لب بوده است. در صحبت های و نشانی های آکادمیک به خصوص در امحاسن کلام مارکس و فیلسوفدانان گوناگون تسلط داشته نیمه ی نخست قرن بیستم است. او ده ها سخنرانی کرد و نوشته های او بیشتر از هر فیلسوف دانایی جای افکنده است. و همچین مورد استقبال مردم قرار گرفته است. او در دنیای فلسفه فیلسوفی مطرح و دانا در دنیای ادبیات نمایان بوده است …
خلاصه کتاب آنچه من هستم
معمولا “سیمون دوبوواردر خانه منتظر من است، کمی گپ میزنیم و بعد او چیزهائی میخواند، خواه کتاب هائی که برای برنامه تلویزیونی خواندنش لازم است، خواه فلان کتاب، خواه روزنامه های لوموند ولیبرا ـ روزنامه های دیگر این کار را تا حدود هشت و نیم بعد از ظهر ادامه میدهیم. بعد، غالبا” به منزل سیمون دوبووار میرویم و شب را با گوش دادن به موسیقی یا خواندن کتاب میگذرانیم. من همیشه حدود نیم بعد از نصف شب میخوابم. _کمتر کسانی میدانند که موسیقی در زندگی شما سهم بزرگی دارد. _موسیقی همیشه برای من ارزش زیادی داشته است، هم از
نظر تفریح و هم به عنوان عنصر ضروری فرهنگ در خانواده من همه اهل موسیقی بوده اند. پدربزرگم پیانو و ارگ می نواخت. مادر بزرگم خوب پیانو میزد. مادرم نیز به همچنین خوب هم میخواند. دو تا دائی هایم که همسر یکیشان باز موسیقیدان خوبی بود پیانو نوازان ماهری بودند. می دانید که دائیم ارگ میزد… خلاصه در خانواده شواتیزر همه اهل موسیقی بودند و تمام دوران کودکی من در محیطی سرشار از موسیقی گذشت. در هشت نه سالگی به من درس پیانو دادند. بعد تا سن دوازده سالگی دنباله اش رها شد. در این موقع باناپدری و مادرم در لاروشل زندگی می کردیم.
در خانه ما تالاری بود با چند پیانو، که گاهی به تنهائی پیانو تمرین میکردم و بعد همراه مادرم پیانو میزدم، از چیزهای آسان شروع کردم و به آثار بتهوون و شومان و حتی باخ هم رسیدم. صدای نیم بمی هم داشتم، اما هرگز تمرین آواز نکردم. و به تمرین پیانو. تمرین به معنای اخص. اما از بس بعضی قطعه ها را زده بودم تقریبا” قابل شنیدن بود. و حتی موقعی که در سن ۲۲ سالگی در دانشرسرای عالی درس میخواندم درس پیانو هم دادم. سرانجام پیانو زدن برایم اهمیتی کسب کرد. گاهی با سیمون دوبووار بعد از ظهرها هر دو پیانو میزدیم. بعضی مواقع تا دو ساعت …