کتاب گیس سیاه سردار

کتاب گیس سیاه سردار 1
عنوانکتاب گیس سیاه سردار
نویسندهامین اوتانه
ژانرتاریخی
تعداد صفحه36
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رایگان کتاب گیس سیاه سردار اثر امین اوتانه

دانلود کتاب گیس سیاه سردار اثر امین اوتانه به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

این کتاب داستانی تاریخی است که درباره‌ی زندگی و ماجراهای سردار ایرانی، علی‌اکبر قربان‌زاده، با نام مستعار “گیس سیاه” است. این سردار در دوران جنگ تحمیلی با شجاعت و ایده‌آل‌گرایی خود، به همراه هزاران نفر از جوانان ایران، برای دفاع از کشورشان به جبهه رفتند. کتاب گیس سیاه سردار، به شکل چندین دور نوشته شده است و در هر دور به زندگی و مبارزات گوناگون “گیس سیاه” پرداخته می‌شود. در بخش‌های مختلف کتاب، خواننده با شخصیت‌پردازی و توصیفات جامع، با زندگینامه و رویداد‌های مختلف در زمینۀ فعاليت های نظامي و عمليات جنگي گيس سياه آشنا مي شود. کتاب گیس سیاه سردار، با سبکی روان و جذاب، توانسته است تا خوانندگان بسیاری را به خود جذب کند و از طرفداران زیادی برخوردار شود …

خلاصه کتاب گیس سیاه سردار

زیر چشمی نگاه کرد به سردار . سردار پرسید :”تو اصلا می تونی شمشیر بزنی که پاشدی اومدی این جا دختر ؟” سورا دست برد به شمشیر که سنگین بود و به زور آورده بودش تا این جا.  بله که می تونم. تیغه را با دو دست ، راست گرفت جلوی صورتش و به حالت حمله ایستاد . دستش می لرزید و شمشیر به رعشه افتاده بود. سردار گفت :” بسه ، نمیخواد نشونم بدی .” رو گرداند و با گام های بلند و کشیده اش دور شد . سورا دوان پشت سرش راه افتاد :”پس من چکار کنم ؟” _ هیچی ، از همون راهی که اومدی برگرد برو خونتون

سورا همانطور که پشت سر سردار می دوید و شمشیرش را کشان کشان می برد گفت :” اما سردار … ” سردار ناگهان ایستاد و رو کرد به سربازی که پشت سرش می آمد :”هیتاسب ! همین الان این دختر رو روانه کن بره. دیگه نمیخوام توی اردوگاه ببینمش .” سورا خودش را رساند به سردار و نفس زنان گفت :” اما …” سردار داد کشید “: نشنیدی چه گفتم هیتاسب ؟” سرباز آمد به سوی سورا :” بله سردار .” سورا ترسید و خودش را پس کشید. صدای زنانه ای از پشت سرشان گفت :” بذار بیاد توی دسته ی من آریو .” سورا برگشت به سوی زن که بلند بالا بود و با چشم های گیرا و درشتش نگاهش می کرد . سردار رفت به سوی زن:

” سلام یوتاب .” _سلام سردار . _اون جا میخوای چه کارش کنی ؟ دو نفر باید بذاری که مراقب این باشن . سورا برآشفته خواست چیزی بگوید که یوتاب آرام رو کرد بهش:” پرستاری بلدی دختر ؟” سورا تکرار کرد :” پرستاری ؟” _رسیدگی به زخمی ها کمتر از جنگ نیست . سورا سرش را پایین انداخت و دلگیرانه گفت :” اما من اومدم که بجنگم . نمیخوام پرستار باشم .” یوتاب نزدیک آمد و انگشتش را گذاشت زیر زیر چانه ی سورا و سرش را بالا آورد . _ اسمت چیه دختر ؟ _ سورا . _ ببین سورا اگه اومدی به سپاه ایران کمک کنی ، اینجا ما نیاز به پرستار داریم . اما اگه فقط دلت میخواد شمشیر بازی کنی و بکش بکش راه بندازی ، اشتباه اومدی . میتونی بری توی اردوی مقدونی ها و برای اسکندر سربازی کنی . اونجا پره از جوجه سرباز هایی مثل تو که فقط براشون مهمه با شمشیر بزنن یکی رو ناکار کنن و این جوری فکر کنن که بزرگ شدن و سری توی سرا در آوردن . _ اما من …

دانلود کتاب گیس سیاه سردار
1.29 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده کتاب گیس سیاه سردار هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره کتاب گیس سیاه سردار

لطفا پس از مطالعه کتاب گیس سیاه سردار نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک