دانلود رایگان رمان من آیه طوفانم اثر سمیرا حسن زاده
دانلود رمان من آیه طوفانم اثر سمیرا حسن زاده به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
گاهی باید بکنی و بری، گاهی مرگ رو باید خودت بگردی تا پیدا کنی، گاهی برای خیلی چیزها دیره، حتی واسه مردن، من رفتم، تا تهش رفتم، برای مردن رفتم، ولی نتوستم مرگ رو پیدا کنم، چون حواسم به این نبود که آدمها فقط یکبار میمیرن، من یکبار مرده بودم، درست همون روز، زیر همون بارون، توی همون فصل تابستون، با یه جمله، من با همون یه جمله مرده بودم، پس این همه سال، دنبال نخود سیاه فرستاده شده بودم، الکی رفته بودم پی مردن، من خود مرگ بودم و خودم نمیدونستم، من طوفانم، یه روانی کله خراب، که حتی از مرگ هم نمیترسم، اونقدر این جملهام رو بگو تا منو خوب بشناسی، من طوفانم، یه روانی کله خراب …
رمان من آیه طوفانم
با این لحنی که تمام تلاشش را میکند که مضحک نشانش دهد بدون شک قصد دارد حالم را عوض کند؛ ّ اما من اکنون به هیچ صراطی مستقیم نیستم و پریشانی بر روح و جسمم سایه افکنده است. بخاطر همین به آرامی هلش داده و پس از گذاشتن لیوان بالای سرم در جایم به پهلو دراز میکشم؛ این خون سردیش دلم را میشکند،
یعنی از پوپک بیخیال همین برخورد توقع میرود؛ ولی من همانند او نیستم؛ من همانند او خونسرد و بیخیال نیستم. چشمانم را باز و بسته میکنم و سپس از پشت پنجره به ستاره های چشمک زدنی که در دل آسمان جایی را برای خودشان برگزیده اند میدوزم. متوجه ناراحتیام میشود؛ کنارم دراز کشیده و از پشت بغلم میکند
آیه ول کن. برو خدات رو شکر کن که کابوسهات به همون خوابت بسنده کردن؛ از کابوسی بترس که بشه واقعیت برات؛ زندگی من این روزها از کابوس پره … ولی میگم ولش بذار باشه؛ وقتی نمیتونم هیچ غلطی کنم، وقتی کاری از دستم برنمیآد بذار چرخ زمونه بچرخه و زندگی هم تا میتونه بتازونه. سکوت کردهام، این سکوتم از قصد و غرض نیست…
این سکوت دلیل بر این نیست که من حرفی ندارم. این سکوت یک علت دارد، من کم آوردهام و از توجیه و حرفهای تکراری خسته شدهام … _پنج _ اگه بگم روزی دو هزار بار میگم چرا من، چرا اون نه باورت نمیشه؛ چرا باید اصلاً عاشق بشم، نونم کم بود آبم کم بود، چه مرگم بود، آخه این عاشق شدنم این وسط چکار میکرد؟!
من که داشتم زندگیم رو میکردم، چرا اومد و جا باز کرد تو قلب من … دوباره همان حرفها … همان گلهها … همان شکوه و شکایتها … پوپک این روزها حالش خوب نیست … چون هفتهی پیش حامد و پرنیان باهم ازدواج کردند و چند ماه دیگر عشق بچگیاش یعنی حامد قرار است مقابل چشمانش خودش، داماد شود و پوپک بماند و دلی که یک عشق یکطرفه را سالهاست که دارد در قلبش یدک میکشد و چه بی اندازه غمانگیز است پایان این یک عشق یک طرفه
کاش من جای تو بودم. کاش کابوسهام هر شب تا خود صبح بود و فقط تو خوابم بودن نه تو واقعیت زندگی هر روزهام!… کاش اون نامرد بی احساس کابوسم نمیشد آیه، کاش … آهسته میگرید و به سمتش میچرخم … پوپک؟! انگار منتظر همین صدا زدن نامش بود تا سرش را زیر لحاف کرده و بی امان هق بزند و من بازهم نگران این باشم که اگر خان جون صدای گریههای پوپک را بشنود چه میشود و چه دلیلی برای این مرثیه سرایی پوپک باید برای …
ارزش یه بار خواندن و داره
رمان خوبی بود
لینک دانلودشو نمیزارید؟
ادا و ادوار در میارن
شابک و فیپا میگیرن که در انحصارشون باشه و کسی لینک دانلود رو نزاره
نه متاسفانه فقط معرفی اثره
کانالش رو ندارید؟؟من داشتم میخوندم اما دیگه بعدش نتونستم.