رمان مادرخوانده
عنوان | رمان مادرخوانده |
نویسنده | فریدا مک فادن |
ژانر | ادبیات داستانی، ادبیات معاصر |
تعداد صفحه | 266 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
معرفی رمان مادرخوانده اثر فریدا مک فادن
رمان “مادرخوانده” نوشته فریدا مک فادن، داستانی جذاب و پر از تعلیق است که زندگی اَبی را به تصویر میکشد. اَبی، زنی موفق و دارای زندگی مرفه، تنها یک آرزوی برآورده نشده دارد: مادر شدن. پس از سالها تلاش ناموفق، دستیار شخصی او، مونیکا، پیشنهادی سخاوتمندانه ارائه میدهد که میتواند رویای اَبی را به واقعیت تبدیل کند. اَبی و همسرش، سم، پس از بررسیهای فراوان، مونیکا را به عنوان مادر جایگزین برای فرزندشان انتخاب میکنند، اما آیا این تصمیم عواقب غیرمنتظرهای به همراه خواهد داشت؟
بخشی از رمان مادرخوانده
“جالب است که سم اصرار کرده بود یک بچه داشته باشیم، اما من بسیار مقاومت کرده بودم. نه اینکه بچه نمیخواستم… قطعاً میخواستم، اما دستکم نه تا قبل از سی و چهار سالگی که جایگاه شغلیام محکم میشد. دنیز در مورد اینکه مادر شدن چه بلایی سر شغل و آیندهام در استوارت میآورد سخنرانیهای بلند بالای زیادی کرده بود که اثرش را هم به جا گذاشته بود. وقتی ازدواج میکردیم به سم گفته بودم: سی و پنج سالگی، شاید هم سی و چهار سالگی، به این بستگی دارد که اوضاع چطور پیش برود. اما نظر سم فرق داشت. وقتی خودش به دنیا آمده بود، پدرش چهل ساله بود و بعد هم وقتی دبیرستانی بود ناگهان در اثر ایست قلبی درگذشته بود.
پدرش اصلاً فارغالتحصیل شدنش از دبیرستان یا دانشگاه را ندیده بود. نه تبدیل شدنش به یک استاد دانشگاه را دیده بود و نه ازدواجش را. با اینکه در شرایط جسمانی خیلی بهتری نسبت به پدرش بود، اما باز هم از اینکه یک پدر پیر باشد و بخش بزرگی از زندگی فرزندانش را از دست بدهد میترسید. با صدایی لرزان گفته بود: «نمیخوام وقتی بچههام هنوز توی مدرسه هستن، بمیرم.» بنابراین، بلافاصله بعد از ازدواج کمکم اصرار کرد که برای بچهدار شدن تلاش کنیم.
من آن زمان فقط بیست و هفت سال داشتم و این وضعیت اصلاً برایم تصورپذیر هم نبود. اما وقتی سم به سی سالگی رسید، درخواستهایش مصرانهتر شد. و بعد شلی و ریک تصمیم گرفتند برای بچهدار شدن تلاش کنند، در نتیجه من هم در نهایت تسلیم شدم. آن اوایل، وقتی تازه قرصها را قطع کرده بودم، وجودم ترکیبی از اضطراب و هیجان بود. با شوخی به سم میگفتم که امیدوارم باردار شدنم بیشتر از یک یا دو ماه طول بکشد. به عنوان یک زن بیست و نه سالهی سالم همیشه فکر میکردم که همان ثانیه ای که حتی یکی از قرصهایم را جا بیندازم فوراً اتفاق میافتد. هرچند مایهی آسودگی خیال بود… یک ماه بیشتر بدون نگرانی در مورد مسئولیت قریبالوقوع مادر شدن. من و سم میخندیدیم و میگفتیم پس باید بیشتر منتظر بمانیم و …”
توجه: این متن صرفاً جهت معرفی رمان است و شامل دانلود غیرقانونی یا نقض کپیرایت نمیشود. برای تهیهی نسخهی کامل رمان، در منبع قانونی و معتبر رمان بوک عضو شوید
- انتشار : 08/06/1403
- به روز رسانی : 01/12/1403