دانلود رایگان رمان سلبریتی مغرور اثر فاطمه رنجبر
دانلود رمان سلبریتی مغرور اثر فاطمه رنجبر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
قصهی عشق دختری که بخاطر دلدارخود از خانواده طرد میشود! و بدلیل لجبازی چند سالی را از خانواده دور میماند تا زمانیکه میفهمد انتخابی که کرده اشتباه بوده و نامزدش به او خیانت میکند، از اینجا به بعد داستان یه چیزهایی برملا میشود و …
خلاصه رمان سلبریتی مغرور
تو اتاقم روی تخت نشسته بودم فیلم ترکی که دانلود کرده بودم رو نگاه میکردم با ضربه ای که به در خورد ترسیدم و سرم رو بلند کردم با دیدن لبهای کش اومدهی آران بالشت تختم رو سمتش پرت کردم. -خدا لعنتت كنه بيا ببين قلبم چه تند میزنه. آران چشمکی زد سمتم اومد. آران: با کی داشتی چت میکردی که ترسیدی کلک؟ نکنه فیلم های بد میدیدی؟ شکلکی براش در آوردم: با عمهت میمون خان دارم فیلم میبینم بیا ببین که دیگه چرند نگی. به پیشونیم زد و کنارم نشست آران: نفس یه چیز بهت بگم به کسی نمیگی؟ مشکوک نگاهش کردم: باز چه غلطی کردی؟ بخدا ایندفعه دیگه من
گردن نمیگیرم حتی اگه خر شرک شی. بلند خندید یهو وسط خندیدن سکوت کرد. از سکوت یهویی اش و تو فکر رفتنش معلوم بود دوباره دست گلی به آب داده. آران: نفس دلم و باختم. بلند خندیدم وسط خندیدن لبام رو گاز گرفتم که جلو خندیدنم رو بگیرم تا ناراحتش نکنم ولی نمیشد فکر کردن بهشم خنده دار بود. -تو عاشقی محاله. آران: مرض نکبت. یجور نگام کرد که احساس کردم جدیه انگار ناراحت شد. -ببخشید خب حالا کی هست؟ من میشناسم؟ آران: نمیشناسی از بچههای دانشگاست خیلی سخته باهاش حرف زدن باورت میشه جلوش دست و پام رو گم میکنم اصلا لال میشم،
لعنتی یه ابهتی داره به هیچ کس رو نمیده بخدا کل دخترای دانشگاه واسه رفتارم جون میدن این لعنتی نگاهمم نمیکنه تازه به یکی از دوستاشم گفته چقدر سبک و جلفه. من تو دانشگاه اصلا شوخی نمیکنم نمیدونم از چه لحاظ گفته جلفم. سمتش برگشتم: بچه تهرانه؟ آران: نه مامان باباش آمریکان، این پیش مادربزرگشه، مدیونی فکر کنی بخاطر مال و اموالش دنبالشم. ولی زیر پاش یه ماشینیه اوف نمیدونی چیه لعنتی. محکم پس گردنش زدم: خاک بر سرت مطمئنم گلوت پیش ماشینش گیر کرده نه که دلت پیش دختره باشه. باز با خودت دودو تا چهار تا کردی گفتی عالیه مفت میخورم و میخوابم …