دانلود رایگان رمان ضد و نقیض اثر غزاله درویش زاده
دانلود رمان ضد و نقیض اثر غزاله درویش زاده (نویسنده انجمن رمانبوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
من لبریز شدهام از ضد و نقیض و افکارهای وارونه. من پر از ابهامم، پر از تفکرهای متفاوت، پر از سوال، پر از درد! نه قابل پیشبینیام و نه مورد اعتماد! همگانی که از هفت عالم برایم غریبهتر بهنظر می رسند. در لابهلای خندههای غیر واقعی و از خود ساخته، چه افکارِ مبهم و پیچیدهای نهان شده است که مرا لحظهوار به جنون نزدیکتر میسازد …
خلاصه رمان ضد و نقیض
کار هر روزم حبس و به بند کشیده شدن در این قفس تنگ و تاریک است که مرا هر لحظه به مرز جنون می کشاند. فکرها و خاطرات کهنه و تکه پارهی گذشته، دست بردارم نیستند و قصد دیوانه و مجنون شدنم را طلب میکنند. پلکهای خسته ام را که وزن تمام افکار ضد و نقیضم بر رویشان سنگینی میکند را بر روی هم میفشرم. تصویر کودکی خردسال در مغزم نمایان میشود، کودکی سفید چهره با چشم های خرمایی، دیدگانی گیرا و جذب کننده لپ هایش از بازیگوشی
گُل انداخته و با کنجکاوی تمام در حیاط خانه متروکه و قدیمی مادربزرگ مشغول به بازی است. بوی اسپند و بوی لذت بخش شیرینی تازهی زبان، در میان بوی برنج آبکش شده گم میشود. آوای زیبا و دلنشین خنده مردانهی پدربزرگ و تک خنده مادر بزرگ فضا را پر کرده است. صدای دست زدن های پی در پی عمه ها و خاله ها و صدای آواز خواندن عمو محوطه را در بر میگیرد. خرسند و همه شادند با وجود آن که در این حیاط متروکه دلگیر و طاقت فرسا چه تمایل
داشتند و چه نداشتند مجبور به ادامه زندگی و ادامه سرنوشت بودند. آن ها باید تا ابد و مجبوراً نقاب و مهر خشنودی و خوشحالی را بر چهره و لب های ترک خورده و حزین خود میزدند و چاره ای نبود جز این راه، چاره ای نبود جز انکار واقعیت های سرنوشت و چاره ای نبود جز زخم خوردن بر روح و در پاسخ خندیدن به جهان! اما این شادی لحظه ای بیش ادامه نداشت یکباره صدای خنده و صدای شادی به جیغهای پی درپی و آزار دهندهای که قلب و دل هر انسانی را …