کتاب فلسفه و الهیات درسده های میانه

دانلود کتاب فلسفه و الهیات درسده های میانه نوشته نویسنده گیلیان رزماری اوانز pdf بدون سانسور

عنوان اثر: فلسفه و الهیات درسده های میانه

پدید آورنده: گیلیان رزماری اوانز

زبان نگارش: فارسی

سال نخستین انتشار: مهر 1404

شمارگان صفحات : 236

معرفی کتاب فلسفه و الهیات درسده های میانه

در سده های آغازین مسیحیت، فیلسوف بودن هنوز بدیلی جدی برای مسیحی بودن به شمار می آمد و نظام های فلسفی برنامه هایی عقلانی، عملی و اخلاقی برای زندگی ارائه می دادند.

موضوع این کتاب تاثیر و تاثر متقابل و پیچیده میان الهیات و فلسفه است که پیامد تلاش های علما و اندیشمندان مسیحی برای حل و جذب و سازگاری پیچیده ترین مفاهیم علم و دانش غیر دینی در نظام فکری خود آنان است.

بن مایه مستتر در این کتاب ماجرایی است دیرپا در تاریخ اندیشه بشری که از نخستین روزهای طلوع فلسفه تا حتی سده حاضر به دراز کشیده است.این مساله حیاتی و حساس مساله مواجهه و یا هم کناری فلسفه و دین است

خلاصه کتاب فلسفه و الهیات درسده های میانه

نظام‌های فلسفی یونان و روم ـ اعم از افلاطونی، نوافلاطونی، رواقی، مشائی و اخلاقی ـ همگی با مفاهیم ایمان و تقوا، فضیلت و سعادت، و رابطهٔ انسان با خدایان سروکار داشتند. «سیسرون» در آثارش مجموعه‌ای از مباحث را مطرح کرد که بعداً در دوران مسیحیت نیز مورد توجه قرار گرفت. او در کتاب در باب طبیعت خدایان (De Nat. Deorum)، و نیز در کتاب در باب قوانین (De Legibus)، به بررسی جایگاه خدایان، وظایف انسان در برابر آنان، و مفهوم «دین» (religio) پرداخت. وی همچنین در کتاب در باب هدف‌های غایی زندگی انسان (De Finibus Bonorum et Malorum) و در باب زندگی سعادتمند (De Beata Vita) به چیستی سعادت انسانی و فضیلت پرداخت.

از دید سیسرون، سعادت انسانی در گرو هماهنگی با طبیعت و عقل است، و این هماهنگی، انسان را به فضیلت و خیر اعلی می‌رساند. اما در عین حال، او تأکید داشت که فلسفهٔ حقیقی باید بتواند انسان را در رسیدن به آرامش و رهایی از اضطراب یاری دهد.

در دوران پس از او، نویسندگانی چون «مارکوس وارّو» (Marcus Varro) نیز به این موضوعات پرداختند و در آثارشان میان دین طبیعی و دین نهادی تمایز قائل شدند. آنان بر این باور بودند که فهم درست از الهیات، باید با شناخت حقیقت الهی و درک جایگاه انسان در برابر آن همراه باشد.

در این دوره، به‌ویژه در سنت رواقی و نوافلاطونی، مفهوم خدا به‌عنوان موجودی برتر و خیر مطلق، که علت و غایت همهٔ اشیاء است، تثبیت شد. چنین نگرشی بعدها در الهیات مسیحی نفوذ یافت و باعث شد اندیشهٔ فلسفی در خدمت تبیین و توجیه مفاهیم ایمانی قرار گیرد.