دانلود رایگان رمان نفرین رخسار اثر مهدیه مومنی
دانلود رمان نفرین رخسار از مهدیه مومنی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان درباره هیربد و هفت تا از دوستانش است که قصد دارند نفرین یک ویلا را که باعث مرگ آدم ها می شود باطل کنند ، آنها باید بفهمند راز آن ویلا چیست که هر شخصی که وارد ویلا می شود دیگر زنده بیرون نمی آید ، آیا موفق میشوند یا آنها هم داخل ویلا قربانی میشوند …
خلاصه رمان نفرین رخسار
توی کافی شاپ پشت میز نشستم و منتظر اومدن ژاله شدم … ۲۹ سالم بود و پزشکی خونده بودم ژاله دختر خاله ام بود که پیشنهاد رفتن به اون ویلای نفرین شده رو داده بود … من نمی خواستم اولش قبول کنم ولی انگار وس*وسه شدم و گفتم که حاضرم همراهشون برم … ژاله قرار بود ۲تا از دوستاشم بیاره منم که گفته بودم ۲تا هم دانشگاهیای قدیمم رو که پسرای پایه ای بودن رو میارم؛ گفته بودم اعضا رو بیشترکنیم تا تنها نباشیم.
جلوم نشست … نگاهش کردم:سلام خوشحالم می بینمت … دستشو جلو آورد که فشردم … زیاد وقت نداریم هیربد باید هرچه زودتر وارد اون ویلا بشیم … تکیه دادم به صندلی: تو مطمئنی ژاله؟ تو که گفتی هرکس رفته به اونجا زنده بیرون نیومده چرا میخوای این ریسک رو بکنی؟ تو فقط ۲۰ سالته فکر نمی کنی برای مردن خیلی زوده؟ چشمای با نفوذش رو بهم دوخت:
ببین هیربد من قبلا هم بهت گفتم که چه تو بیای چه نیای من میرم تو هم اگر نمیخوای اصلا مجبور نیستی که قبول کنی؛ اگرم قبول کردی دیگه نباید اصلا منو سرزنش کنی من نمی دونم قراره چه بلایی سرمون بیاد تو هم بهتره قبل از اومدن خوب فکراتو بکنی.
حرفی نزدم … ادامه داد:اعضای گروه رو باید جمع کنیم من باید قبل از وارد شدن به اون ویلا باهمه اشون اتمام حجت کنم … گفتم باشه من امشب با پیام تماس می گیرم تو هم به دوستات بگو؛ قرار بذار فردا عصر …
خیلی چرت وبچه گانه تمام شد.جذاب نبود
اصلا هیچکدوم کتابای ترسناک که دنبالش بودم لینکش نیست و شماره ای هم نیست که پیگیری کنیم
لینکش نیس