دانلود رایگان کتاب این هم شد زندگی من اثر عزیز نسین
دانلود کتاب این هم شد زندگی من اثر عزیز نسین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
«اینم شد زندگی» یک مجموعه داستانی از نویسنده توانای اهل ترکیه، عزیز نسین است. او در این آثار طنز تلخ و سیاهی را برای توصیف پیرامونش به کار می‌گیرد تا معایب اجتماعی زمانش را برملا کند و با نقد آنها راهکار گذر از این معایب را نشان دهد. او منتقد بی‌رحم اما خوش‌زبان جامعه ترکیه است و البته خوش‌انصاف؛ زیرا همه تقصیرها را هم به گردن حکومت و سیستم اداری و… نمی‌اندازد. قلم او متوجه مردم هم هست و با نقد خرافات، کژبینی و کوتته‌فکری مردم، می‌کوشد توازنی در نقدهایش ایجاد کند و راه برون‌رفت از مشکلات را بیشتر بنمایاند. بخشی از کتاب: «بعد از اینکه مرا ختنه کردند اسم مرا در یک مکتب نوشتند. مکتب از خانه ما خیلی دور بود ولی چاره نداشتیم باید می‌رفتم، راستش از دوری راه زیاد ناراحت نبودم چون خیابانها را دید می‌زدم!… ملاباجی که من آنجا درس می‌خواندم سه تا دختر بزرگ داشت، هر سه‌تا سفید و خوشگل بودند و من از هر سه تاشان خیلی خوشم می‌آمد! مثل روس‌ها بودند. آخه از وقتی که روس‌ها به مملکت ما آمدند دوچیز را با خودشان آوردند. یکی زن‌هایِ خوشگل و سفید و یکی هم اسکناس‌های بزرگ!» …
خلاصه کتاب این هم شد زندگی من
تمام مادرها خوبند ، اما تو از همه شان بهتری . در سیزده سالگی عروسی کردی، در پانزده سالگی مرا به دنیا آوردی، در ۲۶ سالگی مزه زندگی را نچشیده مردی … همیشه به یاد توام ، افسوس که یک عکس هم از تو ندارم ، آخه فکر میکردی عکس گرفتن گناهه نه سینما رفتی نه تاتر رفتی ! برق و گاز و تختخواب را در خواب هم ندیدی برای شنا به دریا نرفتی و قسمت های قلمبه بدنت را به نامحرم نشان ندادی. سواد خواندن و نوشتن هم نداشتی ، بالاخره از زندگیت خبری ندیدی و در ۲۶ سالگی زندگی نکرده مردی … بعد از این دیگه ما درها زندگی نکرده نمیمیرند …
اینطور بوده اما اینطور نمیمونه … من و شیاطین ….. خیلی ها از من می پرسند : تو چطور تند تند مینویسی ؟ ” میگویند : روی دوش هنرمندان و نویسندگان جن و پری های مخصوصی هست که به آنها فرمان میدهند …. اینو بگو … اینو نقاشی کن … اینو بازو” وقتی اسم این جن و پری ها را میشنوم به فکر
می افتم که آنها چه شکلی هستند ؟ نصف بدنشان دختره و نصف بدنشان ماهی یه؟ و یا وقتی اسم دختر دریا را میشنوم در نظرم مجم می کنم که نصف بدنش دختره و نصف بدنش پرنده ای اما من جن افسونگر آن صورت ندارم و روی دوشم هم کسی سوار نیست که مثل بری های هنرمندان نصفش
دختر باشد و نصفش پرنده باشه …
جن و بری های من یک دهمشان آدمه و بقیه شان جانوره… بجای دوشم ، روی پشتم ، سوار شدن ! بد مصب اینقدر سنگینه که کمر من زیر این بار خم شده. جن و پریهای من تعدادشان یکی دو تا هم نیست خیلی زیادند. اگر دو تاشون از پشتم پائین بیان سه تا فورا سوار میشن پریهای من زیبایی بی حدی دارند. اما جن های من تا دلتان بخواد زشتند. پری ها مرا نوازش میکنند ولی جن های من آزارم میدهند. گاز میگیرند… فحش میدهند! پری های افسونگر روی دوش هنرمندان سوار میشوند و آنها را افسون میکنند. ولی مال من بدخت فقط دستور میدهند و زور میگن: بنویس! یا الله بنویس! چرا ساکتی حق نداری بخوابی یا الله بلندشو.
