دانلود رایگان کتاب تپلی و چند داستان دیگر اثر گی دو موپاسان
دانلود کتاب تپلی و چند داستان دیگر اثر گی دو موپاسان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
کتاب «تپلی» نوشته «گی دو موپاسان» مقاومت فرانسه در برابر آلمانی‌ها در مدت زمان جنگ جهانی را به تصویر می‌کشد. موپاسان در این داستان‌ها توانسته موضوع دفاع در برابر مهاجمان را به خوبی برای مخاطبش بیان کند. کتاب «تپلی و بیست داستان دیگر» از مشهورترین داستان‌های «گی دو مو پاسان» است. بسیاری از داستان‌های کوتاه موپاسان موفق و قابل توجه هستند. او در داستان‌هایش با مهارتی خاص از طبقه بورژوا می‌نویسد. در این داستان‌ها شخصیت‌های موجود متعلق به قشر مرفه جامعه هستند که در زمان جنگ قصد دارند خود را سالم از مهلکه نجات دهند. موپاسان که خود مدتی در جنگ بوده با نوشتن تپلی به موفقیت زیادی در جهان داستان کوتاه رسیده است. داستان «تپلی و بیست داستان دیگر» برای همه علاقه‌مندان و دوستداران به مطالعه مناسب است …
خلاصه کتاب تپلی و چند داستان دیگر
چندین روز بود که دسته های پراکنده قشون فراری از شهر میگذشتند. این عده نه به صورت واحدهای منظم بلکه به شکل گله های رمیده بودند. مردان، ریش بلند و کثیف و لباس سربازی پاره پاره داشتند و با قدمهای شل و ول، بی بیرق و بی فوج پیش میرفتند همه خسته و فرسوده بنظر میرسیدند و قادر به هیچ فکر و تصمیمی نبودند، فقط. بر حسب عادت طی طریق میکردند و همینکه می ایستادند از فرط خستگی بر زمین می افتادند.
در میان ایشان بخصوص نفرات مسلح، مردمی آرام و صلحجو، با درآمدی بی دردسر که اینک در زیر بار تفنگ خمیده بودند و گروه های کوچک سیار آماده به خدمت که زودترس و سریع الهیجان و در قرار نیز مانند حمله چابک بودند دیده میشدند ،سپس گروه شلوار قرمزها از بقایای لشکری که در نبردی بزرگ منکوب شده بودند و توپچیان، مخموم مخلوط با این پیاده های مختلف و اغلب نیز کلاه براقان سواره نظامی که بزحمت و با قدمهای سنگین به دنبال پیادگان سبکرو میرفتند به چشم میخوردند.
واحدهای چریک نیز با نامهای قهرمانانه انتقام جویان»، و «کفن پوشان و و جان بازان به نوبه خود به صورت راهزنان میگذشتند. فرماندهان ایشان که سوداگران سابق پارچه یا دانه و بازرگانان اسبق پیه و صابون بودند و به مقتضای احوال جنگجو از آب در آمده بودند و درجه افسری ایشان مرهون تعداد اشرفیها یا درازی سبیلشان بود، سرتا پا مسلح، با لباس قلائل و با یراق و نشان بصدای بلند صحبت میکردند در باب نقشه های جنگی جروبحث داشتند و مدعی بودند که به تنهایی فرانسه محتضر را بر سرشانه های لرزان از ترس خود نگاه خواهند داشت؛ لیکن ایشان اغلب اوقات حتی از نفرات خود که مردمی از جان گذشته
و بی اندازه شجاع و سربازانی غارتگر و هرزه و فاسد بودند بیم داشتند.
