دانلود رایگان کتاب مهمانسرای دو دنیا اثر اریک امانوئل اشمیت
دانلود کتاب مهمانسرای دو دنیا اثر اریک امانوئل اشمیت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
نمایشنامه «مهانسرای دو دنیا» حکایتی است پر رمز و راز، شگفت انگیز و غافلگیر کننده در فضایی میان رویا و واقعیّت، مرگ و زندگی، کمدی و تراژدی. هیچکس نمیداند چگونه گذارش به مهمانسرای دو دنیا افتاده و چه زمانی از آن خارج خواهد شد و سرانجام به کجا خواهد رفت. شخصیتها در این مکان رازآمیز گرد هم آمدهاند تا دربارهی زندگی خود تأمل کنند و به دغدغههای همیشگی بشر بیندیشند …
خلاصه کتاب مهمانسرای دو دنیا
درهای آسانسور بسته میشود. مهمان ها سرک میکشند تا ببینند چه بر سر ماری میآید. پس از چند ثانیه، علامت آسانسور رو به بالا را نشان میدهد. آسانسور بالا میرود… صدای زنگ قطع شده است. چند لحظه سکوت سنگین غیب آموز رئیس ژولین به ترتیب وارد سالن پذیرش میشوند در حالی که همچنان نگاهشان به در آسانسور دوخته شده است. ژولین به حدی منقلب است که قادر نیست کلمه ای بر زبان آورد. غیب آموز: زن بیچاره. رئیس: (نگران به غیب آموز) شما که خیلی وقته این جایین بگین ببینم، وقتی
روز این طوری شروع میشه معنیش اینه که همه به طرف بالا میرن؟ غیب آموز: نه. رئيس: خدا رو شکر. غیب آموز: تنها اثری که رو شما گذاشت همین بود؟ رئيس: (در حالی که فکر میکند). چه بسا که اگر اول روز یکی بره بالا معنیش اینه که نفر بعدی میره پایین. غیب آموز : شما منو یاد عمهم زونه میاندازید که هر روز صبح با لذت صفحهی ترحیم روزنامه رو میخوند هر وقت اسم یکی از همسن و سال هاشو اون تو میدید با خوشحالی داد میزد ایناهاش یکی دیگه! انگار رفتن هم سن و سال هاش اون رو
زنده تر میکرد. رئیس: (با بی خیالی شادمانه) حرفی که میزنین جالبه چون روی من هم دقیقاً همین اثر رو میذاره. غیب آموز : شما فقط فکر خودتونین. رئیس: (شانه هایش را بالا میاندازد) معلومه میخواین به فکر کی باشم؟ غیب آموز: (رئیس را به ژولین نشان میدهد) دوست عزیز، مردی که ژولین از شدت اضطراب بی تاب و بی قرار به دنبال راه خروج می گردد. ژولین : این جا دوام نمیآرم. دکتر س… به چراغ دیگری در تابلوی اعلانات که دوباره روشن شده است نگاه می کند. به طرف بامیه دستیارهایش بر میگردد …