دانلود رمان مهراز من اثر فائزه.س
دانلود رمان مهراز من اثر فائزه.س به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
تیام، گم شده در سرزمین بایر درونی خودش! و آراد پسری است که برای پیشرفت هرچه بیشتر خود برنامه دارد و تلاش میکند! برای صعودِ آراد به قله موفقیت حضور تیام لازم است! تیام در مسیر یافتن خودش گام برمیدارد و غافل ازینکه روزی به کسی دل میبازد …
خلاصه رمان مهراز من
“تیام” وارد پانسیون شدم که مثل همیشه صدای انتظامات در آمد: مجد تویی؟ برنگشتم و فقط سرم رو تکون دادم که زیر لب غر زد: نه زبون داره نه سرو ریخت مجنون که میگن اینه. از پله ها بالا رفتم وارد اتاق تک نفره ای شدم که به لطف ترجمه هام اجاره دو برابری اش رو میدادم. کوله سنگین رو روی زمین ولو کردم و خودم رو روی تخت انداختم به سقف زل زدم و دوباره صحنه های عجز و ناله تیارا الآن سرشون شلوغه حتماً. لابد خواستگار مادر ۳۸ ساله ام جواب مثبتش را گرفته و خواهر ۱۹ ساله عاشق پیشه ام خوشحاله کاش میتوانستم این موهای سه سانتی را انقدر بکشم که تمام
محتویات ذهنم باهاش خارج بشه و بتوانم نفس عمیق بدون فکر بکشم. اینطور نمیشد برای من این حجم از فکر و بلاتکلیفی نادر بود چشمم مارک میکاسا را شکار کرد از تخت پایین پریدم و توپ رو گرفتم و بیرون دویدم باید خودم رو خالی میکردم هر طور شده گوشیم کجاست؟ از جیب شلوار کتونم بیرون کشیدمش خاموش بود تیارا خاموش کرده بودو به دستم داده بود. -تا شب ندونه کجایی بهتره بعد که مراسم تموم شه خودم میگم یهویی رفتی. روشنش کردم خبری نبود هیچ خبری شاید حق با تیار است تا امروز تلاشی نکردم که کسی مرا بخواهد و نگرانم بشه نه دوباره تیارا و حرفهایش
سرم را به شدت تکان دادم و پس از آن نت گوشی رو روشن کردم و در پیام های گروه دنبال ساعت تمرینی که امروز عصر بود، گشتم. آهنگ پیامک گوشی بلند شد شمارهی ناشناس یک آدرس… اینجا کجاست؟ بلافاصله همون شماره فردا ساعت ۱۰ این کی بود؟ آها همان که می خواهد کمکم کند. گوشی را در جیب سراندم و پیاده ادامه دادم که به باشگاه برسم. آراد رو به روی رؤیا نشسته ام و به چهرهی خندانش نگاه میکنم که در حال تلفنی صحبت کردن با مامان است. رویا برای مادر و پدرم مثل دختر نداشته اشان است. تلفنش تمام شده رو به من میخندد چی شده که دایی دخترش رو میخاد بفرسته …