رمان گندم مرتضی مودب پور
عنوان | رمان گندم |
نویسنده | مرتضی مودب پور |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 813 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |


دانلود رمان گندم اثر مرتضی مودب پور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان یک خانواده ثروتمند هست که بیشتر اعضای آن کنار هم زندگی میکنند ، طی اتفاقاتی یکی از اعضای این خانواده به نام گندم متوجه میشود که بچه ای سر راهی بوده، گندم مشکلات روحی پیدا می کند و در طی همین اتفاقات سامان متوجه علاقه قلبی شدید خودش نسبت به دختر عمه اش گندم شده ، اما با یک نامه همه چیز خراب میشود و …
خلاصه رمان گندم
اواخر فروردین بود … یه روز جمعه … تو اتاقم که پنجره ش به باغ وا می شد … روتختم دراز کشیده بودم و داشتم فکرمی کردم! صدای جیک جیک گنجیشکا از خواب بیدارم کرده بود … هفت هشت تا گنجیشک رو شاخه ها باهم دعواشون شده بود و جیک جیکشون هوابود!
رو شاخه ها این ور و اون ور می پریدن و با هم دعوا می کردن … منم دراز کشیده بودم و بهشون نگاه می کردم! خونه ما یه خونه قدیمی آجری دو طبقه بود … گوشه یه باغ خیلی خیلی بزرگ … یه باغ حدود بیست هزارمتر! یه گوشش خونه ما بود و سه گوشه دیگه ش خونه عموم و دو تا عمه هام!
وسط این باغ بزرگم یه خونه قدیمی دیگه بود که از بقیه خونه ها بزرگتر بود که پدر بزرگم توش زندگی می کرد! یه پدر بزرگ پیر و اخمو اما با یه قلب پاک و مهربون! یه پدر بزرگ پر جذبه که همه تو خونه ازش حساب می بردن و تا اسم آقا بزرگ می اومد نفس همه تو سینه حبس می شد! اتاق من طبقه پایین بود که با باغ همسطح بود …
- انتشار : 02/12/1397
- به روز رسانی : 20/09/1403
اولین رمانی که خوندم از اقای مودب پور گندم بود. سال ۸۵ …دوسش داشتم.
چرا باید آخرش آنقدر بد تموم بشه🥴🥴🥴🥴
اخرش سامان با گندم ازدواج میکنه ؟
من که دوس نداشتم. اصلا خوب نبود
منکه خوشم نیومد😔
عالیههههههههه. رمان خیلی قشنگی هست❤️❤️❤️