رمان طیلا زهرا بیگدلی

عنوانرمان طیلا
نویسندهزهرا بیگدلی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه943
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک
رمان طیلا
رمان طیلا
رمان طیلا

دانلود رمان طیلا اثر زهرا بیگدلی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم

در این ساعت و از بهترین مرجع رمان / بعد از رسوایی به بار آمده و خودکشی طلا، خانواده برای فرار از خاطرات با دل خون و چشمان گریان، به کانادا مهاجرت می کنند، حال بعد از پنج سال با فوت مادربزرگ به ایران بازگشته اند، طیلا خواهر طلا، از طرف اعلا تهرانی خواننده معروف، دعوت به همخوانی در بعضی از آهنگ هایش و همکاری با تیمش می شود، علاقه ای به میان می آید ولی با فهمیدن راز خانوادگی طیلا …

خلاصه رمان طیلا

بعد از پنج سال برگشتن به کشوری که با چشم گریان و دل خون از آن فرار کردیم، کمی وهم داشت. وهم زنده شدن خاطرات… نه اینکه در این پنج سال یادش آزارمان نداده باشد نه، ولی فرق میکرد دیگر، نمی کرد؟ برگردی جایی که هوایش هم بوی خاطرات می دهند. جای جایش یادآور خیلی اتفاق هاست… می دانستم وهم دارد. نفسم را با آه بیرون فرستادم. موهایم را پشت گوشم مهار کردم. ساعت گوشی ام را چک کردم، یازده شب بود.

بی اراده کمی در صندلی جابجا شدم و سر چرخاندم و به ساختمان بلند و عریض هتل پشت سرم نگاه کردم. میان آن همه پنجره دنبال اتاق مامان و بابا گشتن مسخره بود. صاف نشستم. با آن قرص هایی که به خورد مامان داده بودم، بی شک خواب بود. خوابی که هفت پادشاه در آن نبود و فقط حسرت بود و دل تنگ… خودش بارها گفته بود که قرص ها را بی خودی به خوردش می دهم. او در خواب هم هشیار خیلی روزهاست، روزهایی که ظاهرا گذشته بودند و باطنا… آه!

مطمئن بودم تا روزها خواب به چشمم نمی آید. زخم هایی که کهنه شده بودند، باز داشت سرباز میکرد و شروع دردهایش را حس می کردم. رمز گوشی را زدم و صفحه ی اینستاگرام را باز کردم. خیلی وقت بود گوشه ی گوشی ام بی استفاده مانده بود. چقدر پیام تلنبار شده در دایرکت داشتم! کامنت ها که دیگر هیچ.

دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است

دیدگاه کاربران درباره رمان طیلا زهرا بیگدلی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
niloofar saeedi
niloofar saeedi
1 سال قبل

سلام تعداد صفحات کمتر بود این رسما دزدیه