دانلود رایگان رمان قاصدک زمستان را خبر کرد اثر سپیده فرهادی
دانلود رمان قاصدک زمستان را خبر کرد از سپیده فرهادی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دنبال کنید هم اکنون رمان بوک را با رمان جدیدی از داستان باران، دختری با مهارتی فوق العاده در ساخت تیزر تبلیغاتی و عروسی است، برای ساخت کلیپی به دیدار کارآفرین برتری می رود به نام شهاب که ناخواسته علاقه ای مابینشان شکل میگیرد که منجر به ازدواجشان می شود، با دسیسه و حسادت یکی از دوستانش و لو رفتن عکس های شخصی اش در اینستاگرام، بدون توضیحی شهاب طلاقش می دهد، اکنون بعد از 6 سال خواهر باران و برادر شهاب در شرف ازدواج با هم هستند و …
خلاصه رمان قاصدک رمستان را خبر کرد
گوشی اش كه زنگ خورد، محتاط و نگران آن را برداشت و نگاهش كرد … امروز خیلی رفتارش عجیب شده بود … زیر چشمی كه مرا پایید سرم را برگرداندم و به فضای كافی شاپ چشم دوختم … باید به یک شكلی حواسم را از او و تلفن حرف زدنش پرت می كردم … جای جالب و قشنگی به نظر می رسید … موزیک لایت و بی كلامش هم حس خوبی داشت … خیلی وقت بود كه درست و حسابی بیرون نیامده بودم … این جور فضاها یک لذت ناب توی وجودم می ریخت … لذتی از روزهای خیلی خوب گذشته
سرم را به سمت بیتا چرخاندم و نگاهش كردم … هنوز هم خیلی آرام توی گوشی پچ می زد و من هیچ چیزی از صدایش نمی شنیدم … از آن پچ پچ هایی كه اگر خودم را هم می كشتم، جز زنگ سین و شین كلامش چیزی عایدم نمی شد … از همان بچگی همین طور موذی و تودار بود … برخلاف من … نگاه ممتد و مستقیمم را كه دید صحبتش را كوتاه كرد و با دلهره پرسید: چیز دیگهای هم می خوای؟ … نه … همون بستنی كافیه عزیزم!
سوییچ ماشین را روی میز به بازی گرفتم … بالاخره دل از پچ پچ كردن كشید و گوشی اش را توی كیفش انداخت … سر كه بلند كردم، با لبخند گفت: ادب حكم می كنه وقتی با یكی قرار داری گوشیتو سایلنت كنی و بندازیش توی كیفت و به گوشی من كه روی میز بود اشاره كرد … نگاهم را سمت گوشی برگرداندم و با بدجنسی گفتم: فک كنم یه ربعی هست كه مستقر شدیم … شما دیر عمل كردی معلم اخلاق …
IP خود را تغییر دهید یا وارد حساب کاربری شوید
واقعا جزو رمان های ژانر غمگین و سطح بالایی بود که خوندم.اصن ازش خسته نشدم و پشت سر هم خوندمش.عالی بود.ممنون از خانم فرهادی عزیز.
رمان خوبی بود
فوق العاددددد
قشنگ بود
بی نظیر بود!!!
چی بود
احسنت به قلم این نویسنده کییف کردم
قلم داستان روان و گیرا بود با تشکر از نویسنده ی عزیز،اما روند داستان زیاد منطقی نبود در نظر بنده با توجه به اینکه داستان واقعیت های زندگی های زیادی رو بیان میکنه اغراق درش به شدت زیاد بود به شخصه دوست داشتم با توجه به گیرایی قلم روند داستانم واقعی تر و منطقی تر پیش بره و روند آشنایی شخصیت های اصلی و علاقه مندی شون بهم خیلی سری و در آشنایی اول صورت گرفت که یکم تعجب برانگیز بود
نویسنده ی عزیز به خوبی احساست شخصیت خانوم توصیف کرده بود و آسیب و زخم های روحی ایشونو به درستی به خوانند القا میشد اگر احساسات و آسیب روحی شخصیت مرد هم یکم بیشتر توصیف و جلوه گر بود بهتر و درست تر بود در آخر نوشتن یک رمان و اثر خوب کار سختیه و به طبع مهارت کافی هم میخواد از خانوم فراهانی ممنونم که با وجود اشکالات ریز یک اثر کامل با پیام های اخلاقی و اجتماعی نهفته در دل داستان خلق کردند.🌻
سلام رمان فوق العاده اي بود واقعا خسته نباشيد ميگم به نويسنده رمان خانم فرهادي عالي بود بي نظير نثر بسيار زيبا و قوي از خواندن رمان واقعا لذت بردم به همه شما پيشنهاد ميكنم حتما بخونيد تا متوجه بشيد چقدر عالي و قوي نوشته شده🌹منتظر رمان هاي بيشتر از نويسنده محترم هستم اگه جا داشت شخصه ازشون تشكر ميكردم 🌹🌹🌹🌹
از خواندن اين رمان ، بسيار لذت بردم ، از اغراق دختر پسند در تعريف تيپ و ثروت شهاب الدين صدر كه بگذريم، اين رمان در طرح موضوع و نشان دادن رنج يك زن مورد اتهام، بسيار موفق بود. آفرين به قلم زيباي نويسنده🌹
بسیار بسیار رمان زیبایی بود.حتما پیشنهاد میکنم بخونید
عالی بود این رمان.خیلی داستانش واقعی بود.خیلی خوب مشکلات یه زن رو نشون داد😔.قلم نویسنده خیلی خوب و روان بود.قسمتای احساسی داستان هم عالی بود