رمان پرنده های قفسی سپیده فرهادی

رمان پرنده های قفسی
عنوانرمان پرنده های قفسی
نویسندهسپیده فرهادی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه1997
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان رمان پرنده های قفسی اثر سپیده فرهادی

رمان پرنده های قفسی
رمان پرنده های قفسی

دانلود رمان پرنده های قفسی اثر سپیده فرهادی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

حکایت زندگی زنی که با عشق زاده شده، اما چاره ای ندارد جز سوختن، جز شعله ور ماندن و در آخر جز باختن،حنانه زنی که می بازد و باز هم می بازد، سالها با سکوت خو گرفته و زمانی به فوران در می آید که آتشفشانش زندگی خیلی ها را در مذاب خود حل می کند، حنانه و محمد زندگی ای را شروع می کنند که تنها با انزجار شکل گرفتهف زندگی که سرشار از حقیقت های ناگفته و گفته هایی ست که یادآوریش درد است که بر درد می افزاید، محمد شمشیر از رو بسته و حنانه صبورانه تحمل میکند، دلایل تحمل این زخم کهنه را باید در نبایدها و نشایدهای زندگیش …

خلاصه رمان پرنده های قفسی

نگاهم به یک رنگ بودن تموم چایی هاست که سینی چایی رو از دستم می گیره و لبخند به روم میزنه. حالا اون خط صاف منحنی دوست داشتنی شده بود … با این کمر اینقد دلا راست نشو. بیا پیشمون … سری تکون میدم و وقتی می ره نفس عمیقی می کشم. عطر… لعنت به این عطر… وقتی که عطر دلتنگی سینه م رو مالامال کرده باید چی کار کنم؟ باید مبارزه کنم؟

نه فقط باید نفس نگیرم. فقط باید خو کنم به این بی نفسی! -حنانه جان قندونو یادم رفت میاری؟ با تعجب برمیگردم و به قندونی که مطمئن بودم گذاشتمش توی سینی اما الان روی کابینت بود نگاه می کنم. لبخند میزنم(( ای دختره آب زیر کاه)). قندونو به دستم می گیرم و به سمت هال می رم. روی زمین که می شینم چشممو دور می چرخونم و متوجه میشم همه توجه ها معطوف ((اوشین)) شده، لبخند می زنم.

لیوان چایی م رو بر میدارم و به پشتی تکیه میدم و نفسی تازه می کنم. چقد این روزا حجم سینه م پر شده! شاید هر چقدر هم نفس بگیرم باز هم کم بیارم اکسیژن لازم رو… وقتی این سریال شروع میشدصدای تنفس کسی حتی بلند نمی شد. چشمای خسته و خواب آلودمو از تلوزیون پر از برفک می گیرم و دور تا دور سرسرا می چرخونم. خونه عمو یه ساختمون دو طبقه با کلی اتاق بود.

یه حیاط دلباز و بزرگ داشت که مزین به یه تخت چوبی بود که با زیلو آبی رنگی تزیین شده بود. یادش بخیر وقتایی که خوب بودیم، هه! خوب بودیم دور هم می شستیم و می گفتیم و می خندیدم. طبقه اول دو اتاق خیلی بزرگ بود که توسط یه ارسی پنج لتی (در پنجره های رنگی که از زمین تا سقف ادامه دارند و لتی به معنی لنگه در میباشد) از هم جدا می شد که در اکثر مواقع باز بود خصوصا وقتی مهمون داشتن.

اتاق مفروش به فرش های قرمز و پشتی های همون طیف رنگ بود!با رو پشتی های قلاب بافی شده که عشق زنای هم سن زنعمو و مامان بود.شایدم روپشتی هایی که تصویر یه پرنسس با چندین سوار نیزه به دست رو قاب گرفته بود… یه گوشه اتاق تلوزیون کمدی روی یه میز قرار داشت و یه گلدون کریستال پر گل مصنوعی روی تلوزیون

یه طاقچه با همون رو طاقچه ای قلاب بافی شده که یه سرش عکس قاب شده ای از عمو و سر دیگش عکسی از پدر …

دانلود رمان پرنده های قفسی
5.47 مگابایت
PDF
دسته بندی : رمان عاشقانه
نویسنده : سپیده فرهادی
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان پرنده های قفسی هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان پرنده های قفسی

لطفا پس از مطالعه رمان پرنده های قفسی نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ساجده هستم
5 ماه قبل

سبک نوشته خوب بود البته خودم نتونستم تا آخرش بخونم چون شخصیت اصلی داستان خیلی ضعیف و زر زرو بود

Mahya
1 سال قبل

عالی

Mda
1 سال قبل

خوب بود دست نویسنده درد نکنه

کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک