کتاب رمان دوست مشترک ما
عنوان | کتاب دوست مشترک ما |
نویسنده | چارلز دیکنز |
ژانر | ادبیات داستانی |
تعداد صفحه | 1048 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب رمان دوست مشترک ما اثر چارلز دیکنز به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
آخرین رمان کامل چارلز دیکنز و هجویه باشکوهی که شامل تمام سطوح جامعه ی ویکتوریا است. رمان بر روی یک ارث تمرکز دارد – ارثیهی کلان هارمون پیر – و جانشین او، جان هارمون جوان، که تصور میشود غرق شده است زمانی که جسدی از رودخانه تیمز بیرون کشیده می شود و آقای بافین، کسی که بخت ناگهان به او رو میکند. دیکنز با هجوهای درخشان ، لندنی تاریک و بزرگ را به تصویر میکشد که در آن شخصیت های گوناگونی زندگی میکنند. این رمان از نظر دیدگاه به مرگ و تجدید حیات در شهری که تحت سلطه تهمز متبحر و قدرت فاسد کننده پول است، به شدت نمادین است …
خلاصه کتاب رمان دوست مشترک ما
در کنار خانه ای در لندن در گوشه ای نه چندان دور از میدان کاوندیش، چندین و چند سال بود که مردی با یک پای چوبین و با پای دیگرش که در هوای سرد در سبد میگذاشت می نشست و به این وسیله امرار معاش می کرد: این مرد هر روز صبح در ساعت هشت پای کوبان و ضمن اینکه صندلی، جالباسی، خرك، تخته، سبد، و چتر که همه را به هم بسته بود، با خود میآورد، به آن گوشه میآمد. وقتی این چیزها را از هم جدا میکرد با آن دوخرك و تخته پیشخوان درست میکرد و در سبد هم. مقداری میوه شیرینی برای فروش میگذاشت
که وسیله گرم کردن پایش نیز بود و جالباسی را وقتی باز میکرد مقداری تصنیف ارزان قیمت را به معرض فروش میگذاشت هم به صورت يك پرده در میآمد و بر چار پایه ای که در میان آن کار میگذاشت تمام روز در آن مینشست. این مرد در تمام فصول سال و در هر آب و هوایی در آنجا دیده میشد. این امر قابل درک بود، با قرار دادن چار پایه در کنار تیر چراغ، از آن برای خودش پشتی میساخت. هر گاه هوا تر و نمی بود، چترش را بر سر فروشگاهش باز میکرد نه بر سر خودش؛ هر وقت هوا خشک بود، آن چتر از رنگ و رو
افتاده را جمع میکرد و با یک نخ میبست و به صورت افقی زير خرک میگذاشت که به کاهوی له و لورده شده و رنگ و رو و قد و قواره از دست داده بی شباهت نبود. این مرد خود را مالك مطلق و بی چون و چرای آن گوشه میدانست. گز دیده نشده بود که محلش را يك سانتیمتر عوض کند، بلکه از همان روز نخست به گوشه ای چسبیده بود كه در يك سمت خانه به وجود آمده بود. گوشه ای که در زمستان فریاد باد در آن طنین می انداخت، و در تابستان جولانگاه گرد وخاک بود، یعنی اکثر اوقات جایی کاملا نامناسب، کاغذ پاره ها و …
- انتشار : 09/06/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403