رمان جیاکومو جویس
| عنوان | رمان جیاکومو جویس |
| نویسنده | جیمز جویس |
| ژانر | ادبیات داستانی |
| تعداد صفحه | 31 |
| ملیت | خارجی |
| ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان جیاکومو جویس اثر جیمز جویس به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
به نظر می‌رسد جیاکومو جویس آخرین نوشته منتشر شده‌ی جیمز جویس باشد. جویس این اثر را نزدیک به نیم قرن پیش، زمانی که مشغول به پایان رساندن چهره هنرمند و آغاز اولیس بود، در تریست به رشته تحریر درآورد. جیاکومو جویس نقطه‌ی اتصال آن دو اثر به شمار می‌رود. این شعر عاشقانه که هیچ گاه رونمایی نشد، تلاش جویس برای تعلیم عاطفی بانویی سبزه رو، وداع با دوره‌ای از زندگی، و در عین حال کشف قالب جدیدی از بیان تخیلی را وصف می‌کند …
خلاصه رمان جیاکومو جویس
جياكومو همان قلب شده‌ی ایتالیایی جیمز است. ابتدای قرن بیستم و جویس چون آواره‌ای ازین شهر بدان شهر این بار در تریسته و تدریس انگلیسی و شکسپیر و چندر غازی برای گذران زندگی شاید خودش نیز فکر نمی‌کرد این مکان برایش آبستن شخصی‌ترین و احساسی‌ترین کارش شود. عریانی او در احساس فقط موارد اندکی در کلامش عیان شده. مواردی از قبیل: داستان کوتاه عربی از دوبلینی‌ها، بخش‌هایی از فصل ۳ و فصل ۱۸ اولیس و بخش آخر بیدار خوابی فینگان‌ها. داستان حدفاصل نگارش چهره‌ی مرد هنرمند در جوانی و اولیس نوشته شده است. بخش‌هایی حذف و بخش‌هایی اضافه شده است. تا سال‌ها نه کسی از آن خبر داشته و نه چاپ شده است. برادرش
استانیسلاس آن را از نابودی نجات می‌دهد و در آخر سر از آرشیو مجموعه داری سر در می‌آورد. سال‌ها بعد شکی نیست که جیاکومو، قهرمان داستان خود جویس است؛ جویس در متن خود را جیمزی و جیم می‌نامد و جایی نیز نام زنش نورا را می‌آورد، این داستان برایش فرو رفتن در نقش ایتالیاییاش است: جیاکومو. دختر بعد تر فهمیده شده که نامش آمالیا پوپر بوده است و از شاگردان ویژه‌اش. نامش از میان نامه‌ها و خاطرات و این ور و آن ور کشف شده و جویس هیچ اسمی از او نیاورده است. دختر تازه بالغی که شاید در نظر جويس آخرین عشقش است. عشقی گاه عاشقانه رخ نمون و گاه عرفانی، هر چه بوده، آن چنان بوده و تاثیر گذاشته بر جویس که دست به قلم
برده و ازین آخرین عشقش نوشته: د بنویس جیمز! چه کاری از دستت برمی آید؟ پس جویس سال‌ها قبل از لولیتای ناباکوف، موضوعی این چنین را دست مایه‌ی شعر منثورش می‌کند. نثری پر از جناس‌ها و لفاظی‌هایش اما اینما ساده و ممتنع، بدون قلمبه گویی، لطیف و بی ريا، عاشق است ناسلامتی. اما باز جلوی خویش که نتوان گرفت و پر از ارجاع به کتاب‌های دیگرش و هملت و شکسپیر و تصليب و کتاب مقدس؛ همه و همه ممتنع بودن متن بوده که سال‌ها کسی سمتش نرفته است. ساده است اما بر موجش سوار نشوی ذره‌ای لذت ندارد متنش؛ چون همه‌ی کارهای جویس در کتاب هیچ تاریخی ذکر نمی‌شود ولی می‌توان از خلال حوادث و اسامی که نام می‌برد، به حدود تاریخ نگارشش پی برد …
- انتشار : 14/12/1403
- به روز رسانی : 14/12/1403
