رمان بوسه باران بر کویر شیما نادری
عنوان | رمان بوسه باران بر کویر |
نویسنده | شیما نادری |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1056 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |

دانلود رمان بوسه باران بر کویر اثر شیما نادری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم
زندگی فراز و نشیبهای زیادی دارد، فراز و نشیبهایی که میتواند دختری را در اوج جوانیاش به قعر بکشاند و پس از سالها سختی درست در تولد بیست و شش سالگیاش او را به اوج برساند؛ اوجی که میتواند توسط انتخاب درست زندگی آدمها رقم بخورد، مهتاب که زندگی نافرجامی داشته، اکنون …
خلاصه رمان بوسه باران بر کویر
صدای شاد و پر انرژی مهتاب لبخند را مهمان لبهایش کرد … کجایی دختر ؟؟ خونه زنگ زدم نبودی؟ باز که پیچوندی رفتی … قرار نبود باهم باشیم؟ بغضی که می رفت تا شکسته شود را مهار کرد اما عجیب صدایش درد داشت … شرمنده دلم گرفته بود … این پاییز لعنتی هم که تموم نمیشه … باز تو تموم غصه هات و انداختی گردن پاییز بیچاره؛ بیخیال این حرفا
همه امشب قراره بریم ستاره شهر … بعد از اونجا هم واسه خواب مهمون خونه ما هستید … بی حوصله تر از این بود که بتونه تو جمع باشه … اصلا حوصله ندارم جان مهتاب بذار یه شب دیگه … صدای خنده های مهتاب بلند شد … من که به مامانت گفتم شب با مایی … حالا خود دانی پس بهونه نیار ساعت 7 منتظرتیم … فعلا بای … بوق های ممتد خبر از قطع تماس میداد … گوشی را داخل کیفش انداخت و به ساعتش نگاه کرد
هنوز یک ساعت وقت داشت … پشت اولین ویترین فروشگاه لباس ایستاد، از پشت شیشه نگاهی به لباس های رنگارنگ داخل مغازه انداخت … چقدر دلش می خواست فارغ از هر درد و غمی داخل میشد و برای خودش خرید میکرد … اما مگر میشد این همه غم را یکجا فراموش کرد … آسمان کاملا تاریک شده بود و هوا رو به سردی میرفت … چیزی تا وقت قرار نمانده بود … سر خیابان اصلی ایستاد و به صف طولانی تاکسی خیره شد، پیر زنی کنارش قرار گرفت …
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 17/08/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403